ابوالقاسم
نویسه گردانی:
ʼBWʼLQASM
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْس ِ ] (اِخ ) ویذوری . خداوند ویذور (در آذربایجان ) بزمان سالار مرزبان که در سال 344 هَ . ق . ابوالقاسم علی بن جعفر وزیر پنجاه هزار دینار و هدایای چندی بعنوان باج بر او مقرر داشت . ترجمه ٔ حال او به دست نیست و ویذور نیز معلوم نیست کجا بوده . رجوع به شهریاران گمنام تألیف احمد کسروی ج 1 ص 101 و 105 و 136 شود.
واژه های همانند
۵۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
شاهزاده ابوالقاسم . [ دَ / دِ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . دارای 22 تن سکنه است . (از فرهن...
سعدالدین ابوالقاسم . [ س َ دُدْ دی اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) ابن براج (قاضی ...). رجوع به ابن براج قاضی سعدالدین شود.
امام ابوالقاسم قشیری . [ اِ اَ بُل ْ س ِ م ِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به ابوالقاسم قشیری شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.