اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابومحمد

نویسه گردانی: ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن قتیبه عبداﷲبن مسلم مروالروذی دینوری کوفی . رجوع به ابن قتیبه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن المبارک العدوی یزیدی . پدر ابراهیم صاحب کتاب ما اتفق لفظه و اختلف معناه . و نیز پدر محمد یزیدی . ...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن محمدبن صاعد. رجوع به یحیی ... و رجوع به ابن صاعد... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن محمدبن قیس مؤذن بنی جعفر و کنیت او را ابوزکیر نیز گفته اند. محدث است و از ابن عجلان روایت کند...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) یحیی بن محمد الأرزنی . رجوع به یحیی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن یحیی بن کثیر. رجوع یه یحیی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یزیدی . رجوع به یحیی بن المبارک بن مغیرة العدوی المعروف بالیزیدی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یعقوب بن اسحاق . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یعقوب بن اسحاق بن زیدبن عبداﷲ حضرمی . رجوع به یعقوب ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یوسف بن ابی سعید الحسن بن عبداﷲبن المرزبان السیرافی النحوی اللغوی الاخباری . رجوع به یوسف بن ابی سعید....
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یوسف بن ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی . رجوع به یوسف ... شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.