ابومحمد
نویسه گردانی:
ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مکی بن ابیطالب حموش بن محمد قیسی قیروانی قرطبی ، مقری . وفات او به سال 437 هَ . ق . او راست : کتاب الصغائر و الکبائر. کتاب الکشف عن وجوه القراآت و عللها. کتاب الابانة فی معانی القرآن . کتاب الادغام . کتاب اختصار شرح قراآت السبع لأبی علی الفارسی المسمی بالحجة. کتاب الوقف التام . کتاب الوقف فی کلاّ. کتاب مشکلات القرآن . کتاب المناسک . کتاب الموجز فی القراآت . کتاب الهدایة فی الوقف علی کلاّ. کتاب الهدایة الی بلوغ النهایة فی معانی القرآن و انواع علومه فی سبعین جزء. کتاب الوقف فی کلاّ و بلی . کتاب المنتقی فی الاخبار. کتاب الیاآت المشدّدة فی القرآن . و رجوع به مکی بن ابیطالب ... شود.
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
ابومحمد.[ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نام کوهی به بحر قلزم و مردم آنجا را زراعت و حیوان شیرده نباشد، و غذای آنان منحصر به دانه ٔ کرچک و ماه...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) صاحب کشف الظنون این کنیت را بی مخصص و ممیزی در ذکر مختصر مزنی در فروع شافعیه آرد و گوید: و اختصره ابوم...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) بیست و چهارمین از خانان خیوه که ازحدود سال 1154 هَ . ق . بدانجا فرمان میرانده است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) تابعی است . او از ابی هریره و پسر ابومحمد از او روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) از محدثین است . او از حسن و از او عکرمةبن خالد روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) او از اصحاب ابن مسعود است و از او ابراهیم بن عبیدبن رفاعة روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) محدث است . او از حسن و از او جریربن حازم روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) از روات است . او از ابی کنانه و از او مالک بن دینار روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابراهیم بن خالد. مؤذّن مسجد صنعاء. از روات است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن یعقوب . او راست : الاخبار بفواید الاخبار.