بشم . [ ب َ ش ِ ](ع ص )
۞ ناگوار. (از برهان ) (ناظم الاطباء) (جهانگیری ) (از انجمن آرا) (آنندراج )(از دزی ج
1 ص
90) (سروری ) (فرهنگ نظام ). کسی که دارای بشم بود و تخمه زده . (ناظم الاطباء). تخمه زده . (از اقرب الموارد). الشبع داعیة البشم و البشم داعیة السقم و السقم داعیه الموت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).