حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ضرار، و بقولی حارث بن ابی ضرار، الخزاعی . ابن عبدالبر، میان این حارث و حارث پدرجویریة فرق گذاشته است ، و ابن فتحون ، و جز او نیز جزم کرده اند که حارث غیر از پدر جویریة است . ابن حجر گوید برای آنچه گفته اند دلیلی نیاورده اند، و این مردهمان حارث بن ابی ضرار پدر جویریة میباشد. او راست :
وَ عمرو اِذ اَتانا مُسْتَمیتا
کَسؤنارأسَه ُ عضَباً صقیلا
فَلولا الَلیْل ُ ما آبوا بشخص
یُخَبّرُ اهلهم عنهم فتیلا.
رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 14 وکتاب الاصابة ج 2 ص 71 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نبیه . صحابی و پدر انس صحابی است . ابوعبدالرحمن سلمی او را در زمره ٔ اصحاب الصفة آرد و پسر او انس حدیثی از وی روایت...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نصرالسهمی و یا حارث بن سهم بصری . صحابی است ، و زبیربن بکار، در الموفقیات ، از طریق محمدبن اسحاق از او شعری در باب ...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن النضر. محدث است . شیخ طوسی او را از رجال شیعه یاد کند و گویدکه عبداﷲ ابن المحبر از او روایت دارد. رجوع به لسان الم...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نضربن حارث انصاری . عدوی در نسب انصار آرد که حارث را صحبت است و قداح گوید که وی بیعة الرضوان را دریافت و پدر او ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نظام ابی جشم بن عمروبن مالک بن جشم بن حاشدبن جشم بن حزان (عمران )بن نوف بن همدان الهمدانی . از بزرگان عرب صدراس...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان . صحابی است . رجوع بحارثةبن النعمان بن نفیع شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان . محدث است و اسحاق ابن ابراهیم شهیدی از او روایت کند و او از خلیدبن دعلج روایت دارد. رجوع به عیون الاخبار...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان بن اساف بن نضلةبن عبدعوف بن غنم بن مالک بن النجار الانصاری النجاری . صحابی است . عدوی گوید او وقعه ٔ بدر و اح...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان بن امری ٔ القیس بن البرک بن ثعلبةبن عمروبن عوف بن مالک بن اوس الانصاری الاوسی . صحابی است . ابن سعد گوید که...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان بن خزمةبن ابی خزمة و بقولی خزیمةبن ثعلبةبن عمروبن عوف انصاری اوسی . عبدان او را در عداد صحابه آرد و میان وی...