اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روال

نویسه گردانی: RWʼL
روال . [ رَ ] (اِ) در این اواخر بوسیله ٔ نویسندگان و منشیان ساخته شده است و از آن معنی ترتیب و سبک و اسلوب و روش اراده کنند. (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
روال . [ رُ ] (ع اِ) آب دهن ستور. (منتهی الارب ). آب دهن ، و ابن سیده گوید آب دهن چهارپایان . (از اقرب الموارد). راؤول . (منتهی الارب ) (ا...
روال . [ ] (اِخ ) پسر راسل و او پسر آیند و او پسر قفند از ملوک هندوستان بود که در زمان اسکندر میزیست و از اسکندر صلح خواست . رجوع به مجمل ...
رؤال . [ رُ آ ] (ع اِ)آب دهن اسب یا کف دهن آن . (منتهی الارب ). آب دهن چهارپایان . (از اقرب الموارد). رُوال . راؤول . (اقرب الموارد) (منت...
یک روال . [ ی َ / ی ِ رَ ] (ص مرکب ) یک روش . یک ترتیب . یک نسق .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.