اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طرفی

نویسه گردانی: ṬRFY
طرفی . [ طَ رَ ف َ ] (ع اِ) طرفین . دو طرف و بدین صورت در حال اضافه آورند، مانند: طرفی النقیض : بطرفی افراط و تفریط. (شمس قیس در المعجم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بی طرفی . [ طَ رَ ] (حامص مرکب ) (اصطلاح سیاسی ) عمل و حالت بی طرف . تصمیم عدم دخالت در امور سیاسی یا عدم دخول در جنگ که دولت سومی بخود ...
یک طرفی . [ ی َ / ی ِ طَ رَ ] (ص نسبی ) یک جهتی . یک سمتی . یک سویی . از یک جانب . || فیصله . حل و فصل .- یک طرفی شدن کار ؛ به نحوی پایان ی...
ترفی . [ ت َ رَف ْ فی ] (ع مص ) ترفیة. (منتهی الارب ) . بالرفاء و البنین گفتن بطور دعا در زناشویی . (ازناظم الاطباء). رجوع به ترفیة و ترفئة و ...
ترفی ٔ. [ ت َ ] (ع مص ) ترفیة. (منتهی الارب ). بالرفاء و البنین گفتن به آنکه زن گرفته بود: رفّاء المتزوج ترفئةً و ترفیئاً. (ناظم الاطباء). ت...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.