فره
نویسه گردانی:
FRH
فره . [ ف َ رَه ْ ] (ع مص ) خرامیدن . (منتهی الارب ). اشر. (اقرب الموارد). فیریدن . (منتهی الارب ). بطر. (اقرب الموارد). || دنه گرفتن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ناسپاس شدن و شادکام شدن به افراط. (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه ٔ شهرستان کاشمر، واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری کاشمر. ناحیه ای است واقع ...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در پنج هزارگزی خاور مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه و مع...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نایین ، واقعدر 23هزارگزی شمال باختری نایین و هشت هزارگزی شمال شوسه ٔ نایین به ار...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است جزء دهستان فراهان بالا از بخش فرمهین شهرستان اراک ، واقع در هفده هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و دارا...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان ساوه که دارای 60 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)...
فرح آباد. [ ف َ رَ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده ، واقع در پنج هزارگزی شمال باختری آباده و کنار شوسه ٔ آباده به ...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد، واقع در هفت هزارگزی خاور الشترو هفت هزارگزی خاور شوسه ٔ خرم ...
فرح آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقعدر 18هزارگزی جنوب دزفول و 13هزارگزی جنوب شوسه ٔ شوشت...
فرح آباد. [ف َ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، واقع در سی هزارگزی باختر کهنوج و سه هزارگزی شمال راه ما...