اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کارن

نویسه گردانی: KARN
کارن . [ کارْ رِ ] (اِخ ) ۞ نام سردار قشون مهرداد شاهزاده ٔ اشکانی که با اشک بیستم (گودرز) جنگید و لشکر طرف مقابل را شکست داده بیش ازآنچه مقتضی بود آن را تعقیب کرده دور رفت و وقتی که برمیگشت راه او را قوای تازه نفسی قطع کرد و خود او اسیر گردید یا کشته شد. (از تاریخ ایران باستان چ 2 ص 2421) باز در همین کتاب آمده : گوت شمید گوید: که کارّن والی صفحه ای بود که در آنجا جنگ روی داد. (تاریخ ایران الخ ، ص 128). ولی مدرک این عقیده را ننموده و در نوشته های تاسی توس هم چنین خبری نیافتیم . (ایران باستان چ 2 ص 2422).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
کارن . [ رِ ] (اِخ ) ۞ نام شهری در خط سیر لشکر خشایارشا از لیدیه به داردانل .
کارن . [ رَ ] (اِخ ) قارن . رجوع به قارن شود.
کارن . [رُ ] (اِخ ) (رود...) کارون . رجوع به «کارون » شود.
کارَن، کارِن: این نام در سنسکریت کارَنَه kārana بوده و دارای پنج معنی است: 1- انگیزه، هدف، برنامه، دلیل، علت. 2ـ نشانه، مارک، برند، علامت. 3ـ ابزار، و...
کارن تی . [ رَ ] (اِخ ) ۞ کشور جمهوری اطریش .کرسی آن کلاگن فورت ۞ است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.