کارن
نویسه گردانی:
KARN
کارن . [رُ ] (اِخ ) (رود...) کارون . رجوع به «کارون » شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کارن . [ رِ ] (اِخ ) ۞ نام شهری در خط سیر لشکر خشایارشا از لیدیه به داردانل .
کارن . [ کارْ رِ ] (اِخ ) ۞ نام سردار قشون مهرداد شاهزاده ٔ اشکانی که با اشک بیستم (گودرز) جنگید و لشکر طرف مقابل را شکست داده بیش ازآنچه...
کارن . [ رَ ] (اِخ ) قارن . رجوع به قارن شود.
کارَن، کارِن: این نام در سنسکریت کارَنَه kārana بوده و دارای پنج معنی است: 1- انگیزه، هدف، برنامه، دلیل، علت. 2ـ نشانه، مارک، برند، علامت. 3ـ ابزار، و...
کارن تی . [ رَ ] (اِخ ) ۞ کشور جمهوری اطریش .کرسی آن کلاگن فورت ۞ است .