اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مائدة

نویسه گردانی: MAʼD
مائدة. [ ءِ دَ ] (اِخ ) سوره ٔ پنجمین ازقرآن کریم ، مدنیه ، و آن صد و بیست آیت است ، پس از نساء و پیش از انعام . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مائدة. [ ءِ دَ ] (ع اِ) (از «م ی د») خوانی که بر وی طعام باشد. ج ، مائدات و موائد. (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). خوان آراسته . (ترجمان الق...
سفره غذای بهشتی ، سفره طعام بهشتی که به درخواست حواریون حضرت عیسی از بهشت بر آنها نازل شد
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مایدة. [ ] (اِ) در مفردات ابن البیطار چ مصرص 35 در فوائد «اشق » گوید: «وینفع من وجع الظهر و المایدة» ولکلرک مترجم فرانسوی ابن البیطار این عبار...
مایده . [ ی ِ دَ / دِ ] (از ع ، اِ) مائده . خوان . سفره : چون از انشاد این قصیده فراغ حاصل آمد مایده نهادند مزین به اصناف مطعوم ... (تاریخ ...
مائده نه . [ ءِ دَ / دِ ن ِه ْ ] (نف مرکب ) مائده سالار است که سفره چی باشد. (برهان ) (از آنندراج ).مائده افکن . و رجوع به مائده سالار و مائده ا...
مائده آرا. [ ءِ دَ / دِ ] (نف مرکب ) آرایش دهنده ٔ خوان . آنچه سفره را زینت بخشد : خوان غم را پر طاوس مگس ران بچه کاربند آن مائده آرای بطر ...
مائده افکن . [ ءِ دَ / دِ اَ ک َ ] (نف مرکب ) که سفره رابگستراند. که خوان را پهن کند. سفره نه : فقر است پیر مائده افکن که نفس رابر آستان پ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.