اجازه ویرایش برای همه اعضا

وجهه

نویسه گردانی: WJHH
آبرو،خوشنامی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
بیض اﷲ وجهه . [ ب َی ْ ی َ ضَل ْ لا هَُ وَ هََ ه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدا رویش را سپید گرداند. خدا او را روسفید کند.
کرم اﷲ وجهه . [ ک َرْ رَ م َل ْ لا هَُ وَ هََ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) گرامی داراد خدای روی او را. دعائی است که اهل سنت پس از بردن نام ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
وجهة.[ وِ هََ ] (ع اِ) روش و طریقه . (ناظم الاطباء). || سوی و کرانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).آنجا که روی کنند. (مهذب الاسماء). موضعی...
وجهة. [ وُ هََ ] (ع اِ) روش و طریقه . (ناظم الاطباء). || سوی و کرانه . (منتهی الارب ).
وجهة. [ وَ ج ُ هََ ] (ع ص ) مؤنث وَجُه ْ؛ یعنی زن باقدر و منزلت . (ناظم الاطباء). رجوع به وَجُه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.