اجازه ویرایش برای همه اعضا

گاموری

نویسه گردانی: GAMWRY
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۶/۰۶/۰۶
0
0

گامور به معنی گوزن زرد ایرانی به گویش دزفولی که در کوه های زاگرس زندگی میکند

ناشناس
۱۳۹۶/۰۶/۰۶
0
1

گامور به معنی گوزن زرد ایرانی به زبان گویش دزفولی که در کوه های زاگرس زندگی میکند

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۷/۰۱/۰۷
0
0

گاموری یعنی شانس گوزن زرد ایرانی که در گویش محلی دزفولی به آن گامور میگویند ������������������������ این حیوان در اصل بومی سواحل شرق مدیترانه تا نواحی غربی ایران بود و تا سال ۱۸۷۵ نسل آن در تمامی این مناطق به جز بخش‌های جنوب غربی ایران منقرض شد. در دهه
۱۹۴۰ تصور می‌شد این حیوان به کلی منقرض شده باشد اما در سال ۱۹۵۶ مشخص شد تعداد کمی در حدود ۲۵ رأس از آنها در جنگل کوچکی در اطراف رودخانه‌های دز وکرخه باقی‌مانده‌اند که در گویش محلی دزفولی به آن گامور میگویند.

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۷/۰۱/۰۷
0
2

گاموری نام طایفه بزرگی است در شهرستان بندر ماهشهر بزرگ این طایفه حاج فتح الله گاموری است الان خانواده های گاموری بجز بندر ماهشهر در کویت ، شادگان ، امیدیه ، اهواز ، شیراز ، اصفهان و کرج ساکن هستند در زمان قبل از انقلاب کل یونس ، بعد از آن فرزندش حاج عبدالله گاموری بزرگ خاندان هستند که قدیمی ترین طائفه شهرستان بندر ماهشهر بحساب می آیند

نگار
۱۴۰۰/۰۲/۲۷
7
6

گاموری ها عرب هستند.


علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۷/۰۱/۰۷
0
0

با توجه به اتفاقی که برای خاندان ممدو (محمد) این فامیل توسط اهالی منطقه نام گذاری شد در زمانهای قدیم بزرگترین خرمن گندم متعلق به طایفه ممدو بوده است و هر چه برداشت می کردند تمام نمیشد محمد که فردی مذهبی ، متدین ، معتمد منطقه و قاری قرآن بوده ، همیشه کنار
این خرمن قرآن می خوانده . و در آن سال هر چه برداشت کردند از این خرمن تمامی نداشت و کل مردم منطقه از آن خرمن برداشت کردند باز تمام نشد و مانند شب چهارده میدرخشیده و مردم منطقه به ممدو می گویند بیا دوباره قرآن بخوان تا مشخص شود که این چیست . بعد از قرآن خواندن
چیزی که نورانی بوده (بعضی ها میگفتند یک فرشته بوده) از آن خرمن خارج شده و بر آن مبنا اهالی منطقه گفتند : نام آن فرشته یا موجودی که دیدند گامور بوده است . طبق گفته برخی دیگر : گاوی که نه زرد و نه سیاه باشد به آن گاموره می گویند . اصالت ما طبق برخی گفته ها از
شیعیان یمن بوده ایم پس از اسلام ‍‍‍به عربستان آمدیم در آنجا یک درگیری بین طایفه بنی چعب و بنی شریف رخ میدهد و چند نفر کشته میشوند سپس به عراق آمده و بعد به دیر و بنه (جزیره قمر)

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۷/۰۱/۰۷
1
0

بعد به دیر و بنه (جزیره قمر) و در نهایت به گبان آمدیم . سالها اجداد ما در گبان زندگی کردند . در زمان کریم خان زند یک درگیری با ساکنین آنجا رخ میدهد و پس از آن عده ای به شادگان و اجداد ما به ماهشهر می آیند و در اینجا ساکن می شوند . طبق گفته شخصی دیگر : ما از بندریهای دشتستان بوده ایم و فامیلمان شیخ بوده است ، از آنجا بسمت خوزستان آمده ایم و با طایفه بنی کعب پیمان نامه نوشتیم و اعراب آن ناحیه بدلیل اینکه از سمت بندر آمده بودیم به ما بندری میگفتند .

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۸/۰۴/۰۱
0
0

گامور نام یک محل جغرافیایی در نزدیکی اروند آبادان (قصبه) است

ناشناس
۱۳۹۹/۰۸/۲۷
0
0

کاملادرسته


علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۸/۰۴/۱۷
0
0

قمر به معنی ماه است در اصطلاح محلی عربی به قمر گمر هم میگفتند گامور را درخشنده و نورانی مثال قرص ماه چهارده نیز معنی نموده اند

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۸/۰۴/۱۸
0
0

گامور (gamour) در زبان فرانسوی بمعنی زرق و برق است در وسط پرچم ملی ایسلند و در کنار آن چهار محافظ اسطوره ای ایسلند به ترتیب گاو وحشی (گریونگور) شیردال (گامور) اژدها(درکی) و دیو کوهستانی (برگریسی) بر روی سنگ سخت شده ای از مواد مذاب خاصی که ایسلند را تشکیل می دهد ایستاده اند

ناشناس
۱۳۹۹/۰۸/۲۷
0
0

احسنت


علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۸/۰۴/۱۸
0
0

شیردال یا گریفین (در پارسی میانه: بَشکوچ) موجودی افسانه‌ای با تن شیر و سر عقاب (دال) و گوش اسب است. شیر افسانه‌ای دال نیمی از بدنش شیر و نیم دیگرش دال (عقاب) است. هخامنشیان شیردال را «نگهبانی در برابر اهریمن، جادو و دروغ» می‌دانستند. سرستون‌های مشهور هخامنشی هم یکی از مشهورترین مصنوعات بشری هستند که شیردال‌ها را نمایش می‌دهند. نام این جانور در پارسی میانه «بشکوچ» است. خیلی‌ها اعتقاد دارند سیمرغ در ادبیات کلاسیک پارسی نو، نمود نوینی از شیردال یا بشکوچ است، هرچند نام خود سیمرغ به پیش از اسلام باز می‌گردد.

ناشناس
۱۳۹۸/۰۷/۰۹
1
2

اصلا این کلمات خیال بافی وتراوش ذهن شخص است .گامور یا گام‌ وری یعنی کسی که گام برداشته میکرده ومعنی دوم ان یعنی سحر خیز گامور یا گماری یکی از طوایف اصیل بختیاری وعضو خانواده شهنی بابایوند اند که داستان گمار خود قصه طولانی دارد اصولا ایرانی اصیل وفارس زبانند واصالت ساسانی دارند ومعنی اصلی ان یعنی نهگبانان ساحل ویابقول امورزی ها دیده بان ودیده ور بوده اند همانطدریکه میدانید ایرانان اولین مردمان دریا نورد وبا کشتی های ان دوران تجارت میکردند ودریا نوردان مشهوری بودن وووو.برگرفته از کتاب محقق وپژهشگر .غلامرضا گاموری

علیرضا
۱۳۹۹/۰۸/۲۷
0
2

باسلام اصل ان قاموریاقمور ازقمر است که عربها به عربی محلی گمرمیگویند وگوینددرنزدیکی آبادان یاعبادان قدیم وقبان محلیست.قموریها یاگاموریهااصالتا عرب تبارن وبراثرازدواج با بختیاریهای رانده شده وکوچ کرده درزمان نادرشاه زبانشان فارسی بندری شد.ازرنگ پوستشان مشخص است نژاد سامی هستن.وبزرگانشان درزمان حکومت شیخ خزعل عربی بلدبودن وهمه نامه نگاریهایشان ولباسهایشان کاملا عربی بوده مانند قنواتیها.نظارات.حیاتیها.حیدریها.عبادیها.راشدیها اصالت وریشه خودرا ازدست داده اند..اکثر بوشهریها ودیریها ولنجه ای ها یا لنگه ایها وجناوه ایها عرب تبارن وبرخی هندی تباررنگ پوستشان مشخص است درزمان نادرشاه برخی زبانشان بندری شد. .قاموری ها درزمان رضاخان بندری وگاموری نام گرفتن.میتوانید ازپیرمردها سوال کنیدحقیقت ها رامیدانند...آنهاییکه اصیل واصل ونسب دار و شجره نامه دارن حقیقتها را میدانند ولی متاسفانه بعلت نژادپرستیها وعرب ستیزی وتحقیراعراب مارا ازاصالت وهویت حقیقی خودمان دورکرده اند وحتی برخی باکراه ومجبوری ازفامیلمان میگویند نگویید اصالت ماعرب است.خداوند نژادپرستان وهویت ستیزان قومیت ستیزرابسزای اعمالشان برساند.

علی اصغر ارشدی فر گاموری
۱۳۹۹/۰۹/۰۲
0
0

شهدای خانواده‌های گاموری شهرستان بندر ماهشهر شهیدان «اسداله گاموری، عبدالکریم مهربانی، حمزه نیکخواه گاموری، عبدالرحیم گاموری، عبدالله گاموری، حسن گاموری، علی حریفی‌زاده، منصور گاموری و صمد گاموری»


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.