اجازه ویرایش برای همه اعضا

پارس کردن

نویسه گردانی: PARS KRDN
پارس در اصل پارث بوده که در سنسکریت: پاتره pâtra. در اوستایی: پاثره pâşra و در سغدی: پارث pârş شده و در هر سه زبان به معنی: مراقبت، بیداری، نگهبانی، محافظت بوده است؛ و چون کار سگ نگهبانی از گله و خانه بوده است، آوای او را پارث گفتند یعنی سگ بیدار است و نگهبانی می دهد. از آن جایی که ایرانیان بعدها واج های «ث» و «س» را یکسان بر زبان آوردند، پارث را به نادرست، پارس نوشتند. پس پارس کردن به معنی نگهبانی دادن است؛**** ولی واژه ی پارس در زبان مادها (ایرانی کهن) پارسوا pârsuâ و به معنی مرز بوده و چون هخامنشیان با مادها هم مرز شدند، به آنان پارسوا (هم مرز، همسایه) گفتند که رفته رفته پارس شد.**** فانکو آدینات 09163657861 منابع: 1 A Sanskrit-English Dictionary: Sir M. Monier-Williams صفحه 613 ستون دوم سطر 72 (زیر شاخه پا4) 2ـ فرهنگ واژه های اوستایی، احسان طبری جلد دوم صفحه 905. 3ـ فرهنگ واژه های سغدی، بدرالزمان قریب واژه ی شماره 6467. 4 ـ تاریخ ماد ترجمه کریم کشاورز
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
پارس در اصل پارث بوده که در سنسکریت: پاتره pâtra. در اوستایی: پاثره pâşra و در سغدی: پارث pârş شده و در هر سه زبان به معنی: مراقبت، بیداری، نگهبانی، م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
پارس<- پارسا <-پرهیز <- پرهیختن
۱۳۹۴/۱۱/۳۰ Iran
15
17

۱ - هیچ سند غیرمعاصری( پیش از دهخدا،حییم ،عمید) واژه‌ی «پارس» را بصورت فعل یا بعنوان صدای حیوانی نیاورده است. حتی یک مصرع یا یک جمله یا ضرب المثلی یا .. ۲ - اعراب هیچگاه (هیچ سندی نه فارسی و نه عربی نخواهید یافت) واژه‌ی «پارس» یا فعل «کردن» را بکار نبرده‌اند. برعکس ، در عربی پارس را به «بارس» همانند پرتقال= برتقال ، تبدیل نکردند بلکه پارس را به فارس تبدیل کردند که از «ف‌ر‌س» که باهوش و فراست معنی میداد. ۳ - ما در فارسی واژه‌ی معروف و پرکاربرد «پارسا» را داریم که بمعنی پرهیزگار- متقی است. چرا باید آن را نادیده گرفته و دست به دامن واژه‌های زبان‌های دیگر شویم؟ فعل فراموش شده‌ی «پرهیختن» را داشتیم که اسم مصدرش « پرهیز» بجامانده. « هـ » دراوستایی «س» تلفظ می‌شده بنابراین «کاستن» اسم فعلش می‌شود « کاهش» نه « کاسش». آشکارست که پارس اسم مصدر پارسیختن ( فارسی نو = پرهیختن) و صفت = پارسا و قید پارسایی مردم ایران خود را پرهیزکار می‌دانستند (بر خلاف کسانی که خود را قوی - شجاع و ... می‌پنداشتند) و هرگز بی‌دین نبودند. چه مسلمان، چه زرتشتی چه زروانی چه کیش مغان و چه کیش مهر ۴- اگر آسمان-ریسمان‌های برخی درست بود یک سند در میان این همه اسناد باستانی و اسلامی - ایرانی یا غیرایرانی برای کاربرد چنین فعل مجعولی پیدا می‌شد. ۵- فعل ساخته‌شده « .. کردن» بسیط نیست. فعل مرکب در هیچ زبانی اصالت ندارد و نمی‌توان آن را ریشه‌دار دانست. واژه اگر عمری داشته باشد در هم ادغام می‌شود ، دگرگون می‌شود و به شکل بسیط درمی‌آید. از سویی خود واژه باید با واژه‌ای دیگر پیوندی داشته باشد که پارس بدون فعل پرهیختن و صفت پارسا با هیچ واژه‌ای پیوندی ندارد. ۶- دوستانی که همه‌‌چیز را دوست دارند گردن اعراب بیاندازند، پاسخ دهند : آیا ترکها هستند که چنین ترکیب سخیفی را بکار می‌برند یا اعراب؟ چرا باید سر را مثل کبک در برف کرد؟ پلیدترین سایتها و گستاخانه‌ترین نوشته‌های ضدایرانی آیا برای ترکان است یا برای اعراب؟

کارو
۱۳۹۵/۱۲/۰۳
5
13

یک مسئلۀ مهم که کسی اشاره نمی کند این است که «پارس کردن» اصلا اسم صوت نیست. اسم صوت برای صدای سگ در فارسی می شود: واق واق، یا هاپ هاپ یا نشیر آن. پارس کردن به معنای محافظت کردن و نگداری کردن و نگهبانی کردن است. همریشه با آن در زبان کردی /پارێز/ یا /پیەرێز/ است که در فارسی کنونی به صورت /پرهیز/ درآمده است و معنای محافظت یا خودداری گرفته است. واژۀ /پارسا/ هم از همین ریشه به معنای محافظت کننده (در برابر گناه) و خودداری کننده (از گناه) است، و معنای /پرهیزگار/ یا پرهیزکننده دارد. پارس کردن یعنی محافظت کردن، اما چون سگ (که از مقدسات دین میترایی بوده) در هنگام محافظت کردن و پرخاش کردن نسبت به عامل خارجی از خود صدایی نیز تولید می کند پارس کردن به اشتباه در فارسی جدید معنای تولید صدا نیز گرفته است. اما به هیچ وجه به معنای واق واق یا هاپ هاپ (اسم صوت نیست) بلکه یک فعل است و منظور از آن حالتی تدافعی است که سگ در هنگام دفاع کردن به خود می گیرد و نه صدایی که تولید می کند.

محمد
۱۳۹۶/۰۱/۰۵
3
3

آیا هیچ یک از شماها برای نظراتتون مدرک و سند علمی دارید یا اینکه نظرات شخصی شماست؟ چون این مسئله رو مشخص نکردید و با وجود حجم بالای اطلاعات به ظاهر علمی در نت، فکر نمی کنم ( اوه یک فعل مرکب!) کار درستی باشه بدون منبع نظری رو بگذاریم و یا این رو مشخص نکنیم که صحبتمون صرفاً نظر شخصیمون بوده.

ناشناس
۱۳۹۶/۱۰/۲۱
0
3

در مورد پارس کردن: به اشتباه گفته شده است که اعراب صدای سگ را بدین جهت پارس کردن نام نهاده اند که ایرانیان یا پارسیان را مورد تحقیر قرار دهند. اصولا زبان فارسی از خانواده زبانهای هندو-اروپایی است و در نتیجه تشابهات و اشتراکاتی بین گویش‌های هندی/سانسکریت و زبانهای اروپایی و همچنین زبان فارسی وجود دارند. پارس کردن یا همان صدای سگ، مترادف bhas است که ریشه سانسکریت دارد. در موردی دیگر تغییر شکل یافته آن bark است که در زبان انگلیسی استفاده میشود. به علاوه در زبان عربی "پ" وجود ندارد که بتوان چنین موضوعی را به اعراب نسبت داد، آنچنان که عرب زبانان "پارسی" را نیز "فارسی" تلفظ می‌کنند و می‌نویسند! ولی بانگ سگ را نباح، عواء و هریر می‌نامند.

حامد
۱۳۹۸/۰۴/۱۷
10
1

استاد سفسطه این شماها خخخ پارس همون پارسه

مراد حاصل صحرایی
۱۳۹۸/۰۷/۱۶
17
5

کم پارس کنید.

احمد
۱۳۹۸/۱۰/۰۲
0
2

اخه شما برای یک سری هر چه هم دلیل بیاری قبول نمیکنن واسه چی خودتون رو خسته میکنید اگه عربها پارس کردن رو برای سگ به کار میبرن یک نوشته تاریخی و یا معاصر به ما نشون بدین ... حتی یک نوشسته از همون ترکهایی که میگن پارس کردن سگ با پارس (فارس ) یکیه یک نوشته از تاریخشون بیارن که در اون اینها مترادف باشن میگن کوزه ترک خورد ... معنیش این نمیشه که چون نوشته "ترک "و "قوم ترک" یکیه ما بگیم قوم ترک معنیش "جر خوردن" میشه و در مورد اعراب هر موقع تونستین پ رو تلفط کنن یه تماس با ما بگیرن

سعید
۱۳۹۸/۱۰/۲۶
0
2

در فارسی امروز واژه ی "پاس" به مهنی نگهبانی به کار می رود و واژه هایی مانند "پاسبان" و "پاسداشت" و "پاسگاه" از آن ساخته شده. گویا اصل این کلمه در فارسی باستان "پارس" بود که احتمالا نام زبان هم از همینجا آمده. اما "پارس کردن" به معنی صدای "واق واق سگ"، ظاهراً در تاریخ ادبیات فارسی سابقه ای ندارد. یعنی در تمام تاریخ هزار ساله ی این زبان، با این همه نویسندگان و شاعرانِ خراسانی و عراقی و آذری و هندی و غیره هیچگاه کسی جایی ننوشت "سگ پارس کرد" (حتی به معنی نگهبانی کرد هم ننوشتند چه رسد به معنی واق واق). گویا این اصطلاح اولین بار در لغت نامه ی دهخدا وارد شده. حال که این اصطلاح در ادبیات کلاسیک نیست پس احتمالا در یکی از لهجه های فارسی بوده. در لهجه ی خراسانی که نیست. گویا در لهجه های اصفهان و فارس و سایر مناطق جنوب هم نیست. به احتمال زیاد این اصطلاح در اواخر قاجار در لهجه ی تهرانی پیدا شده و در فارسی رسمی هم رایج شده است. بارها دیده ام که بدخواهان زبان فارسی، با همین اصطلاح، این زبان را مسخره کرده اند. واقعا چه لزومی دارد این اصطلاح بی ریشه را تکرار کنیم و اسباب تمسخر خودمان را فراهم آوریم؟

سعید
۱۳۹۸/۱۰/۲۶
0
3

بارها دیده ام که بدخواهان و دشمنان زبان فارسی، با همین اصطلاح، این زبان را مسخره کرده اند. واقعا چه لزومی دارد که این اصطلاح بی ریشه را تکرار کنیم و اسباب تمسخر خودمان را فراهم آوریم؟ (بماند که اگر ریشه دار و سابقه دار هم بود باز فرقی نمی کرد. قرآن می گوید: لاتقولوا راعنا قولوا انظرنا). مگر زبان یک قرارداد نیست، خب چرا تهرانی ها در این صد سال اخیر این نام باستانی را روی صدای سگ قرار داده اند، جای بهتری نبود؟ (البته جواب معلوم است. این اصطلاح از زبان مردم کوچه و بازار آمده، در فضایی که عمده ی مردم بی سواد بودند و خودآگاهی قومی و ملی مثل الان وجود نداشت و زیر و زبر شدن تلفظ ها و معانی کلمات برایشان مهم نبود (همان دلیل پیدایش همه ی زبان ها و لهجه های روی زمین). آن مردم این اصطلاح نادرست را به کار بردند و عذرشان پذیرفته؛ عذر ما چیست که همان اشتباه را تکرار می کنیم؟)

اصفهان یعنی سگ
۱۳۹۸/۱۱/۲۲
1
12

سگ در سرزمین پارس قدیم مقدس بوده است. ولی بعد از اینکه اعراب پارسیان رابه مسلمان تبدیل کردند دیگر از سگ بدشان آمد و سگ و همچنین آواز این حیوان را نکوهیده دانستند تا جایی که هم خانواده بودن پارس سگ را با پارسی انکار کردند. در حالیکه واژگان و ترکیبات زیادی در زبان پارسی بر این ادعا وجود دارد. همانند سگ دو زدن، سگ داشتن چشم، سگ دید که رسم پارسیان بوده است و هرودوت نیز بر آن اشاره دارد. همچنین در زبان پارسی اصفهان نیز به معنی سگ می باشد و یاقوت حموی نیز آن را تایید کرده است. ولی متاسفانه سگ صفت بودن که زمانی افتخار پارسیان بوده هم اکنون به ناسزا بدل گشته و مردم نمی توانند آن را تحمل کنند. لذا برخی از اندیشمندان پارسی پاس سگ را با پارس سگ تعویض کرده و می گویند سگ پاس می کند. در حالی که این هم اشتباه است و دلیل این مدعا این است که در زبان انگلیسی که با زبان های هند و اروپایی مانند پارسی خیلی واژه مشترک دارد، به پارس سگ بارک (bark) می گویند، (ب در بسیاری از زبان ها به پ تبدیل می شود) و این نشان می دهد که وجود (ر) قبل از (س) لازم می باشد و نمی توان (ر) را انکار نمود و به جای پارس سگ پاس گفت.

سگ
۱۳۹۸/۱۲/۲۹
5
1

تورک یعنی غلامبچگان بی مو


مصطفی
۱۳۹۹/۰۴/۰۸
1
5

لطفا نگویید که سگ پارس کرد هماه واق واق بهتر است

س
۱۳۹۹/۰۴/۲۷
1
1

در خراسان و بیشتر ایران، هیچ گاه در گفتگوها به لهجه‌ی محلی، کسی نمی گوید سگ پارس کرد، بلکه می‌گویند واق واق کرد. در متون تاریخی هم همیشه عوعو کردن صدای سگ بوده. این اصطلاح هیچ ریشه‌ی تاریخی ندارد و اولین بار در لغت نامه‌ی دهخدا پیدا شده. گویا دهخدا هم آن را از لهجه‌ی مردم تهران گرفته. وارد شدن این اصطلاح سخیف، توهین آمیز و بی ریشه در لغت نامه دهخدا باعث رواج آن در فارسی رسمی شد و این از اشتباهات بزرگ دهخدا بود. سوال این است که آیا هر اصطلاحی را که در لهجه های محلی رایج است می توان وارد لغت نامه کرد؟ متأسفانه بسیاری از ادبای زبان فارسی توجه ندارند که فارسی، فقط لهجه‌ی تهران نیست و بلکه اصلاً لهجه ی تهرانی لهجه ی اصیلی نیست و بسیار مخلوط است. بگذریم. این اصطلاح رایج شد و حالا نادان‌هایی پیدا شده اند و می خواهند برای آن ریشه بتراشند. یارو می آید و ادعا می کند که «هزاران سال ایرانیان به نگهبانی کردن سگ می گفتند پارس کردن تا این که این اصطلاح تغییر معنایی داد و به معنای واق واق به کار رفت». مدعی این حرفِ مزخرف، البته یک خط سند هم از تمام طول و عرض تاریخ زبان نمی تواند برای این ادعا پیدا کند

کمی فکر کن
۱۳۹۹/۰۵/۱۶
0
0

در زبان های بختیاری، لری، کردی، لکی و گیلکی، اصطلاح «پاس کردن» برای صدای سگ وجود دارد. در مناطق مرکزی، جنوبی و شرقی ایران (یزد و کرمان و فارس و بوشهر و خراسان) این اصطلاح شناخته شده نیست و از اصطلاح واق‌واق و مانند آن برای صدای سگ استفاده می‌شود، در تمام مناطق فارسی‌زبان بیرون از مرزهای شرقی هم همین طور است. در تاریخ مکتوب زبان نیز که عمدتا مبتنی بر لهجه خراسان است، این اصطلاح دیده نشده. به نظر می‌رسد لهجه‌ی تهرانی این اصطلاح را از مهاجران مناطق غربی کشور گرفته است و البته با تلفظ اشتباهِ «پارس کردن». این اصطلاح اولین بار در لغت‌نامه دهخدا وارد شده و مشخص است که در اواخر قاجار در لهجه‌ی تهرانی پیدا شده است. بهتر است استفاده ازین اصطلاح را به همان زبان‌های محلی واگذاریم. اگر پاسی هست به معنی نگهبانی‌ست چرا باید این اصطلاح باستانی را در زبان فارسی رسمی برای صدای سگ به کار بریم آن‌هم با تلفظ اشتباهِ «پارس»؟ غلط اندر غلط.

سعید بختیاری
۱۳۹۹/۰۹/۱۲
0
0

دانشمندان گرامی : اگر برای صدای حیوان دیگری اسمی هست بگوئید . چراد برای صدای سگ اسم گذاشته اند ان هم (پارس) می شد ان زمانها اسمی غیر از این باشد پس فکر میکنم پشت این اسم حیله ای پنهان باشد پس بیایم بیشتر تحقیق کنیم


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.