اجازه ویرایش برای همه اعضا

اضافه

نویسه گردانی: ʼḌAFH
اضافه /'ezāfe/ ۱. بیماری
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: فزون fozun، فزایسته fazâyaste (پارسی نو)، ابژاب ábžâb (سغدی: ábžâv)، ساپین sâpin (اوستایی: spin)**** فانکو...
به اضافه (در ریاضیات، یکی از چهار عمل اصلی): همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ترگون targun (پهلوی: targon). به اضافه (افزون بر): همتای پارسی این ...
این دو واژه اربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: واکپو vâkpu، واک: حرف+ پو (سغدی): اضافه
(در دستور زبان) این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: واج اسپو vâjéspu (واج + اسپو: اضافه؛ از اوستایی: spu)**** فانکو آدینات 09163657861.
حرف اضافه . [ ح َ ف ِاِ ف َ / ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ کلمه ای است که نسبت میان دو کلمه را بیان کند و کلمه ٔ بعد را متمم کلمه ٔ دی...
حروف اضافه . [ ح ُ ف ِ اِ ف َ / ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف اضافه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این سه واژه اربی می باشند و پارسی جایگزین، اینهاست: واک اِسپو نیمانیک vãk-espu-nimãnik، (واک= حرف + اسپو= اضافه از اوستایی: سْپو spu + نیمانیک=مرکب؛ ...
اضافة. [ اِ ف َ ] (ع مص ) اضافه . اضافت . گریختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || ترسیدن و پرهیز کردن از ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.