تخلف
نویسه گردانی:
TḴLF
تخلف (= تخطی): سرپیچی از یک قانون یا اجرا نکردن، ضعیف اجرا کردن، چیز دیگری را به جای آن اجرا کردن یا منحرف کردن آن از روندی که باید باشد و تضعیف آن چه که باید به آن احترام گذاشت؛ از میان بردن اعتماد دیگران به خویش و یا رفتن به جایی که نباید رفت و انجام دادن کاری که نباید کرد.(https://www.cnrtl.fr/definition/violation). همتای پارسی این واژه های عربی، اینهاست: آخر Axer (سغدی)، اخواس axvAs (سغدی: axvAy) تجاوز: فراتر رفتن از حیطه ی قانونی ـ فرهنگی، اخلاقی و یا طبیعی خویش و ایجاد ناهمخوانی با یک پدیده با تازش و یا دست اندازی به روند طبیعی آن. (https://www.cnrtl.fr/definition) همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: زاستر zAstar (دری). تعدی: اقدام گام به گام یا ناگهانی برای بالا کشیدن دارایی دیگران و یا غصب حقوق کسی. (https://www.cnrtl.fr/definition/empiètement) همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: زغم zoqam (دری). فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تخلف . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ] (ع مص ) واپس ایستادن . (زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). بازایستادن . (زوزنی ). سپس ماندن از چیزی . (منتهی الارب ) (نا...
تخلف کردن . [ ت َ خ َل ْ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خلاف کردن . بازپس ایستادن از وعده و عهد و امری : بر چهره ٔ ما خاک در دوست گواه است کز طاعت ...
تخلف افتادن .[ ت َ خ َل ْ ل ُ اُ دَ ] (مص مرکب ) خلاف وعده و عهد واقع شدن امری . در این بیت ، خطا بودن ، تفسیر بخطا کردن ،تعبیر نادرست و مانند ...
عدول از قوانین یا مقررات ساختمان سازی - عدم رعایت اصول ساخت و ساز - تطابق نداشتن سازه با نقشه یا اصول پیشنهادی شهرداری یا نظام مهندسی .