اجازه ویرایش برای همه اعضا

دایره مینا

نویسه گردانی: DʼYRH MYNA
دایرهٔ مینا فیلم سینمایی ایرانی ساخته شده در ۱۳۵۳ به کارگردانی داریوش مهرجویی است. این فیلم پنجمین فیلم داریوش مهرجویی و نخستین فیلم رنگی او و دومین کار مشترک او و غلامحسین ساعدی است. فیلم به مدت سه سال توقیف بود و سرانجام در ۱۳۵۶ پروانهٔ نمایش گرفت و در جشنواره پاریس در ۱۹۷۷ (پاییز ۱۳۵۶) و سپس برلین به نمایش درآمد و جوایزی نیز از این دو جشنواره دریافت کرد. اکران عمومی آن در ایران در ۲۳ فروردین ۱۳۵۷ آغاز شد. توقیف چند ساله فیلم و موضوع متفاوت و جسورانه‌اش به همراه استفاده از ستاره‌های سینمای تجاری مانند، فروزان، «دایرهٔ مینا» را به جنجالی‌ترین ساختهٔ مهرجویی تا آن زمان تبدیل کرد. این فیلم محصول مشترک تل‌فیلم، شرکت سینمایی و فیلم‌بردای ایران، وزارت فرهنگ و هنر و شرکت تعاونی سینماگران ایران است.
محتویات
نمایش

دایره مینا در ۱۳۵۳ ساخته شد اما پروانه نمایش نگرفت. تا آن که سرانجام در ۱۳۵۶ پروانهٔ نمایش گرفت و خیلی زود در جشنوارهٔ پاریس (پاییز ۱۳۵۶) به نمایش درآمد و در زمستان همان سال (۱۹۷۸) در جشنوارهٔ برلین هم نمایش داده شد. اما اکران عمومی آن در روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۷ در سینما آتلانتیک و دیانا در تهران بود که مورد توجه تماشاگران و منتقدین قرار گرفت. «نمایش دایرهٔ مینا پس از تأخیری چهار ساله، پنج هفته در سینما آتلانتیک و شش هفته در سینما دیانا روی پرده بود و بیش از ۱۶ میلیون ریال کارکرد داشت. فیلم صرفنظر از اینکه با اقبال عمومی مواجه شد، تحسین صاحبنظران و منتقدان را نیز کسب کرد.»[۱]
بازیگران و نقش‌ها
علی نصیریان (در نقش اسماعیل) و اسماعیل محمدی (در نقش پدر علی) در نمایی از دایرهٔ مینا
داریوش مهرجویی در پشت صحنهٔ فیلم‌برداری دایرهٔ مینا
بازیگر نقش
علی نصیریان اسماعیل
سعید کنگرانی علی
عزت‌الله انتظامی سامری
فروزان زهرا
بهمن فرسی دکتر داودزاده
اسماعیل محمدی پدر علی
سروش خلیلی آشپز بیمارستان
ایرج راد انترن
محمد مطیع دلال خون فروش
اسماعیل شنگله پزشک بیمارستان
جمشید لایق پزشک بیمارستان
رفیع حالتی پزشک بیمارستان
فریده سیگارودی پرستار
محمد بخش پزشک بیمارستان
حسین عالمی پزشک بیمارستان
خلاصهٔ داستان
سعید کنگرانی در نقش علی

خطر لوث‌شدن: آنچه در زیر می‌آید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد!

پسر جوانی به نام علی، سعید کنگرانی، که با خانواده‌اش در محله‌های حاشیه‌نشین تهران زندگی می‌کند پدر بیمارش، اسماعیل محمدی، را برای معالجه به بیمارستان بزرگی می‌برد، نمی‌تواند پدرش را بستری کند و در پیاده‌رو کنار نرده‌های بیمارستان چند روزی را سپری می‌کنند تا این که با شخصی به نام سامری، عزت‌الله انتظامی، روبه‌رو می‌شوند. پدر از او کمک می‌خواهد، سامری به پدر و پسر می‌گوید که اگر می‌خواهند به سادگی پول زیادی به دست آورند فردای آن روز صبح زود ساعت شش سر چهارراه منتظر او باشند. صبح روز بعد سامری، علی و پدرش را سوار کامیونی می‌کند که چند نفر دیگر در آن هستند. آن‌ها نمی‌دانند برای چه و به کجا می‌روند و پرسش‌های‌شان بی پاسخ می‌ماند. در آزمایشگاه پدر متوجه می‌شود که می‌خواهند از او خون بگیرند او اعتراض می‌کند و اجازه نمی‌دهد از او خون بگیرند ولی از علی خون گرفته می‌شود و سامری در مقابل ۲۰ تومان به او می‌دهد. سامری دلال خون است و خون مستمندان و معتادان را ارزان می‌خرد و به بیمارستان‌ها می‌فروشد. علی طی رفت و آمد به بیمارستان با اسماعیل، علی نصیریان و پرستار جوانی به نام زهرا، فروزان، آشنا می‌شود. سامری از پسر می‌خواهد برای او کار کند و برای آزمایشگاه خون‌گیری دهندهٔ خون جمع‌آوری کند و بدین ترتیب علی تبدیل به یکی از پادوهای سامری می‌شود. حال پدر روز به روز وخیم‌تر شده تا این که می‌میرد. علی در این کار روز به روز جلوتر می‌رود و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کند.
پایان خطر لوث‌شدن
اقتباس

بعد از فیلم «گاو» که اقتباسی بود از مجموعه داستان‌های غلام‌حسین ساعدی به نام عزاداران بیل، دایره مینا دومین فیلمی است که مهرجویی براساس داستانی از ساعدی و با هم‌کاری و مشارکت او ساخته است. فیلم‌نامهٔ دایرهٔ مینا اقتباس شده از داستان آشغالدونی از مجموعه داستان‌های گور و گهواره است. مهرجویی در «دایرهٔ مینا»، به یک واقع‌گرایی ناب اجتماعی دست می‌یابد. سهم عمده‌ای از این موفقیت -هم‌چون فیلم «گاو»- از نوشتهٔ غلامحسین ساعدی است.»[۲] غلامحسین ساعدی در بازنویسی و حتی هنگام ساخت فیلم با مهرجویی و گروه همکاری می‌کرد. انتظامی (بازیگر نقش سامری) در این باره می‌گوید: «به هر حال در کار با مهرجویی، روال مانند همیشه بود و بحث دربارهٔ چندوچون شخصیت سامری و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری او؛ منتها این بار دکتر ساعدی هم بود و با ساعدی هم هر وقت داستانی از او را کار می‌کردم، وضع همین طور بود. همیشه با دکتر ساعدی صحبت می‌کردم و از او هم کمک می‌گرفتم.»[۳] تغییراتی که فیلم نسبت به داستان دارد عمدتاً یا به ضرورت‌های هنری است یا به دلیل شدیدتر بودن ممیزی در سینما نسبت به کتاب است. جواد طوسی در پانویس مقاله‌ای که درباره فیلم شیرک مهرجویی نوشته است می‌نویسد: «ساعدی در داستان «آشغالدونی»، با مطرح کردن همکاری علی با مأموران ساواک در جهت لو رفتن و دستگیری دکتر معترض بیمارستان، به سقوط کامل شخصیت علی تأکید دارد. ولی مهرجویی در «دایرهٔ مینا»، به لحاظ عدم امکان بیان صریح این مطلب در آن زمان، اوج سیر قهقرایی شحصیت علی را، با بی‌تفاوتی او در قبال مرگ پدرش به تصویر می‌کشد.»[۲] امید روشن‌ضمیر در این‌باره می‌نویسد: «مهرجویی در اقتباس این داستان، همان سبک واقع‌گرایانهٔ ساعدی را اختیار کرده است و وقایع را بدون حشو، با تکنیکی حساب‌شده، نمایش می‌دهد. به خاطر شرایط دوران تهیهٔ فیلم، قسمت خبرچین شدن علی کنار گذاشته شده و در عوض، داستان دکتر جوانی به آن اضافه شده که سعی می‌کند آزمایشگاه خونی دایر کند تا نفوذی دلال خون را که خونِ آلوده به بیمارستان می‌فروشد، از بین ببرد.»[۴]
عوامل
نام سمت
کارگردان داریوش مهرجویی
فیلم‌نامه‌نویس داریوش مهرجویی بر اساس نمایش‌نامه «آشغال‌دونی» نوشتهٔ غلام‌حسین ساعدی
تهیه‌کنندگان پرویز صیاد، ملک‌ساسان ویسی، بهمن فرمان‌آرا.
مدیر فیلم‌برداری هوشنگ بهارلو.
طراح صحنه فرشید مثقالی.
تدوین طلعت میرفندرسکی.
دستیار کارگردان محمد بزرگ‌نیا.
منشی صحنه پریناز نوایی، نسرین فرخی.
مدیر تولید محمدعلی نقی کنی، محسن جابری.
مدیر تدارکات باربد طاهری، مرتضی جعفری.
نقد و بررسی
نمایی از دایرهٔ مینا نیازمندان در حال فروش خون

دایرهٔ مینا مانند سایر فیلم‌های مهرجویی مورد نقد و بررسی زیادی قرار گرفت و در نشریات خارج از ایران و داخل ایران نقدهای زیادی بر آن نوشتند. موضوع جسورانهٔ فیلم و توقیف چند ساله و استفاده از ستاره‌های سینمای تجاری مانند، فروزان، «دایرهٔ مینا» را به پرسروصداترین ساختهٔ مهرجویی تبدیل کرد.[۵] اکثر نقدها فیلم را ستایش کرده بودند و فقط در نقدی که در روزنامهٔ آیندگان توسط جهانبخش نورایی نوشته شده بود به فیلم حمله شد و مورد انتقادت شدیدی قرار گرفت.
منتقدین ایرانی

روان. شعاع جذبه و جنون در دایره‌ای بسته. مجلهٔ تماشا، سال هشتم، شمارهٔ ۳۶۰، دوم اردیبهشت ۱۳۵۷.

«دایرهٔ مینا اگر پخته‌ترین کار مهرجویی نباشد، بدون تردید روشن‌ترین و ساده‌ترین فیلم اوست؛ فیلمی است که اگر هشدار نمی‌دهد، دست‌کم، لالایی هم نمی‌خواند...
طلعت میرفندرسکی به عنوان تدوین‌گر، شناختی دقیق از ریتم فیلم دارد و مونتاژش با حرکت خط قصهٔ هماهنگی نسبی ولی منطقی دارد. هوشنگ بهارلو در مقام مدیر فیلمبرداری، همچنان کاری درخشان ارائه می‌دهد؛ مخصوصاً در صحنه‌های خارجی و نماهای باز... فرشید مثقالی که پس از تیتراژ بامعنی «آقای هالو»، این‌بار صحنه‌آرای فیلم است که خود امتیاز دیگری است برای آن.»[۶]

جهانبخش نورایی، روزنامه آیندگان، ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷.

«دایره مینا» یک اثر سینمایی سست، کم مایه و -در چند مورد- جعلی است. فیلم تنها در ده پانزده دقیقهٔ اول (تا معرفی دکتر داوودزاده) گیرایی دارد، زیرا ما در برابر تعدادی انسان معتاد، از ریخت افتاده، کپک‌زده و مضمحل قرار می‌دهد که قوت روزانه‌شان شیرهٔ جان خود را می‌فروشند و بی‌پناهی آنها قلب تماشاگر را به درد می‌آورد.» [۷]

هوشنگ حسامی. دایرهٔ مینا. هفته‌نامهٔ جوانان رستاخیز، شمارهٔ ۱۱۸، سوم آذر ۱۳۵۶

«فیلم «دایرهٔ مینا» به نوعی از سینما که من آن‌را «سینمای مستقیم» (نه «سینما حقیقت» و نه «سینمای مستند») می‌نامم، وابسته است. ویژگی سینمای مستقیم در این است که کندوکاو در علت‌ها و معلول‌ها به طور موازی پیش می‌رود.»[۸]

محسن سیف. دایرهٔ مینا، برش واقعی از زوایای اجتماع. هفته‌نامه سینما، دورهٔ جدید، شمارهٔ ۲۳۰ و ۲۳۱، نهم و شانزدهم اردیبهشت ۱۳۵۷.

««دایرهٔ مینا» تاول چرکین و دردناکی است که با نیشتر واقع‌نگری غلامحسین ساعدی نویسندهٔ اصل داستان و سناریو و هوشیاری و آگاهی داریوش مهرجویی -به عنوان سازندهٔ فیلم- می‌ترکد و عفونت آن نفس کشیدن را مشکل می‌سازد.»[۹]
منتقدین خارجی

ماکس تسیه، اکران فوریه ۱۹۷۹

«پیشتر می‌دانستم که داریوش مهرجویی (سازندهٔ فیلم‌های «گاو»، «هالو» و «پستچی») بدون شک، بهترین کارگردان ایرانی و ریشه‌دارترین آنان است. با دیدن «دایرهٔ مینا» که تمثیلی است در قالب فیلم، در این اعتقاد خود، راسخ‌تر می‌شویم.»[۱۰]

وینسنت کانبی. دایرهٔ مینا، نیویورک تایمز، سپتامبر ۱۹۷۹

«فیلم ایرانی «دایرهٔ مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی که چندین سال پیش ساخته شده و از همان ابتدا توقیف شده بود، امروز در پابلیک تئاتر به نمایش درآمد. وقتی مجوز خروج از کشور فیلم صادر شد، به شک افتادم که صدور چنین مجوزی برای این است که گفته شود هنرمندان در ایران، آزادی دارند، چون شاه در معرض انتقادهای فزاینده‌ای در خارج از کشور بود و این انتقادها به خاطر خط‌مشی سیاسی وی در ایران، صورت می‌گرفت.»[۱۱]

ژ. لاژونس، (به فرانسوی: Revue De Cinema)

«این فیلم ناامیدانه و این بازخواست صریح از زیباترین آثاری است که تاکنون ساخته شده است.»[۱۲]
نظرات مهرجویی

گفت‌وگوی مهرجویی با هوشنگ حسامی. روزنامه رستاخیز، شماره ۴۴۸، شنبه اول آبان ۱۳۵۵.

«فیلم در واقع با این نیت شروع شد که فقط در بیننده ایجاد فکر کند. قصد من این بود که تا آنجا که مقدور است، فقط نگاه کنم و نشان دهم. بی‌آنکه بخواهم حکمی صادر کنم و دست به قضاوت اخلاقی بزنم...»[۱۳]

گفت‌وگوی مهرجویی با مجلهٔ سینما چاپ پاریس ژانویه ۱۹۷۹

«من در مورد درک مفاهیم فیلم از طرف تماشاگران نمی‌توانم قضاوت کنم. فقط می‌توانم بگویم تا حد امکان سعی کرده‌ام این مفاهیم را به‌شکلی ساده و کلاسیک بیان کنم. هرگز نخواسته‌ام اثری استیلیست که ابداً برای توصیف محتوای فیلم مناسب نیست، حقیقت را گرفت و آن را با دیدی عینی و عمیق نگریست و با سادگی بیان کرد. در این‌صورت زندگی با همهٔ پیچیدگی و دشواری آن نمودار خواهد شد.»[۱]
فیلم‌برداری

فیلم‌برداری هوشنگ بهارلو مورد توجه خاص منتقدین قرار گرفته است و معمولاً در نقدهایی که از این فیلم صورت گرفته است به آن توجه ویژه شده است.
منتقدین ایرانی

بیژن امکانیان. رستگاری ازدست‌رفته، روزنامه اطلاعات، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۷.

««دایرهٔ مینا» محاسن بسیاری هم دارد که ناشی از تیزهوشی و دید تصویری فیلمساز است که البته به یاری فیلمبرداری خوب هوشنگ بهارلو، نتیجهٔ ثمربخشی به‌بارآورده و همین مسئله فیلم را اثری درخور تعمق، دیدنی و قابل احترام نشان می‌دهد.»[۱۴]
منتقدین خارجی

درک ملکوم. دایرهٔ مینا، آرتس گاردین، ۸ دسامبر ۱۹۷۷

«نخست -وبیش از هر چیز- باید گفته شود که این فیلم شگفت‌انگیز است. فیلمبرداری آن را هوشنگ بهارلو انجام داده و یکی از بهترین کارهایی است که امسال دیده‌ام.»[۱۵]
جوایز

دایرهٔ مینا در جشنواره‌هایی متعددی از قبیل پاریس، برلین، وایدولید (اسپانیا)، سینماتک اونتاریو (کانادا)، موزهٔ هنرهای زیبای بوستون (آمریکا)، جشنواره فیلم بین‌المللی هنگ کنگ (هنگ کنگ)، ... به نمایش درآمد و جوایزی را نصیب خود کرد.[۱۶]

۱۹۷۷ - جایزهٔ بزرگ «آنتن دو» از جشنوارهٔ جهانی فیلم پاریس.
۱۹۷۸ - جایزه ویژهٔ بین‌المللی کاتولیک‌ها، جشنوارهٔ جهانی فیلم برلین.
۱۹۷۸ - جایزهٔ منتقدین بین‌المللی از جشنوارهٔ جهانی فیلم برلین.
۱۹۸۰ - جایزه بهترین فیلم، جشنواره فیلم پراد فرانسه.

حاشیه‌ها
عزت‌الله انتظامی در نقش سامری خون فروش

حضور فروزان

حضور فروزان چه از نظر منتقدین که انتظار نداشتند بازیگری از سینمای تجاری و موسوم به فیلم‌فارسی در فیلم روشن‌فکرانه‌ای از مهرجویی بازی کند و چه از نظر عموم مردم جالب و خبرساز بود. در مجله‌ٔ اطلاعات هفتگی، شمارهٔ ۱۶۶، آذرماه ۱۳۵۲، می‌خوانیم:«چند روزقبل، عده‌ای از هنرمندان وزارت فرهنگ و هنر و تلویزیون ملی ایران برای تهیه‌ٔ صحنه‌هایی از فیلم «دایره مینا» به مشهد آمده بودند. از جمله این هنرمندان، عزت‌اللّه انتظامی هنرپیشه ارزنده سینما و تئاتر بود.انتظامی را در سالن هتل یافتم و با او به گفت و گویی کوتاه نشستم. از انتظامی درباره‌ٔ انتخاب فروزان، ستاره‌ٔ مشهور سینما، برای ایفای نقش در «دایره‌ٔ مینا» پرسش کردم و او گفت:

ما هنرپیشگان خوبی در سینما داریم. اما متأسفانه آنگونه که می‌بایست از آن‌ها بهره‌برداری نکردیم. فروزان برخلاف کاراکترهای قبلی‌اش که مجبور بود تجارتی بازی کند، در حال حاضر و در این مدت کوتاه همکاری با ما ثابت کرده است که خیلی بهتر و راحت‌تر در قالب شخصیت‌های مختلف ظاهر می‌شود.»[۱۷] انتظامی خود در این‌باره می‌گوید:«وقتی در مشهد برای فیلم‌برداری می‌رفتیم، به خاطر حضور فروزان، غلغله می‌شد. به‌نحوی که ناگزیر بودند پس از فیلمبرداری او را با ماشین اسکورت کنند و به اقامتگاهش برسانند. می‌گفتند مهرجویی به این دلیل او را انتخاب کرده که فروش فیلم تضمین شود، در حالی که واقعیت چیز دیگری بود.»[۱۸] مهرجویی نیز در گفت‌گو با ایرج صابری در این باره گفته است:«- شرکت دادن فروزان در این فیلم برای خیلی‌ها شگفت‌انگیز بود. چرا او را انتخاب کردید؟
-به زهرا خوب می‌خورد. به‌علاوه فروزان هنرپیشهٔ خوبی است. با دیسیپلین و حرفه‌ای است. و اگر جای درست خودش بنشیند، بهتر هم خواهد شد.
-فکر نمی‌کنید که او خوشگلتر از زهرای کتاب است؟
-چرا، قبول می‌کنم. علی هم همین‌طور.»[۱۹]
پانویس

↑ ۱٫۰ ۱٫۱ امید ۷۳۶
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ طوسی «ماهنامهٔ فیلم» ۳۷
↑ گلمکانی ۱۵۱
↑ روشن‌ضمیر ۴۳
↑ امینی ۲۶۲
↑ زوان ۳۱۶ و ۳۱۷
↑ نورایی ۲۶۴
↑ حسامی ۳۲۴
↑ سیف ۳۲۲
↑ تسیه ۳۵۴
↑ کانبی ۳۳۹
↑ لاژونس ۳۵۵
↑ مهرجویی «روزنامه رستاخیز» ۳۵۷
↑ امکانیان ۳۳۰
↑ مالکوم ۳۴۲
↑ قره‌شیخلو ۳۸۵
↑ فروزان به سینما بازگشت
↑ گلمکانی ۱۵۳
↑ صابری ۹۷

منابع

امکانیان، بیژن. «رستگاری ازدست‌رفته، روزنامه اطلاعات، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۷». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
امید، جمال. تاریخ سینمای ایران ۱۳۵۷ - ۱۲۷۹. تهران: انتشارات روزنه، بهار ۱۳۷۴.
امینی، احمد. صد فیلم تاریخ سینمای ایران. چاپ دوم. تهران: موسسهٔ فرهنگی هنری شیدا، ۱۳۷۲.
تسیه، ماکس. «کران فوریه ۱۹۷۹». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. ترجمهٔ صفیه روحی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
حسامی، هوشنگ. «دایرهٔ مینا. هفته‌نامهٔ جوانان رستاخیز، شمارهٔ ۱۱۸، سوم آذر ۱۳۵۶». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
«دایره مینا». وب‌گاه سوره. بازبینی‌شده در ۲۷ مه ۲۰۰۸.
روشن‌ضمیر، امید. «عامل اقتباس در سینمای مهرجویی دفترهای سینمایی، شماره ۴، فروردین ۱۳۶۰». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
زاون. «شعاع جذبه و جنون در دایره‌ای بسته. مجلهٔ تماشا، سال هشتم، شمارهٔ ۳۶۰، دوم اردیبهشت ۱۳۵۷». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
سیف، محسن. «دایرهٔ مینا، بٌرش واقعی از زوایای اجتماع. هفته‌نامه سینما، دورهٔ جدید، شمارهٔ ۲۳۰ و ۲۳۱، نهم و شانزدهم اردیبهشت ۱۳۵۷.». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
صابری، ایرج. «از الماس ۳۳ تا دایرهٔ مینا، نشریهٔ سینما ۷، شماره ۳۴ اسفند ۱۳۵۶». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
طوسی، جواد. شیرک، تجدیدنظرطلبی بنیادی یا تاکتیکی. . ماهنامهٔ فیلم ششم، ش. ۶۷۰ (شهریور ۱۳۶۷).
«فروزان به سینما بازگشت». عکس‌های دیدنی و خواندنی‌های جذاب از مجلات قدیمی. بازبینی‌شده در ۳۱ می ۲۰۰۸.
قره‌شیخلو، علیرضا و وفایی، مهدی. داریوش مهرجویی، نقد آثار از بانو تا مهمان مامان. تهران: هرمس، ۱۳۸۵. ISBN 964-363-279-2.
کانبی، وینسنت. «دایرهٔ مینا، نیویورک تایمز، سپتامبر ۱۹۷۹». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. ترجمهٔ احمد رضوی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
گلمکانی، هوشنگ. آقای بازیگر، زندگی و آثار عزت‌الله انتظامی. تهران: روزنه‌کار، ۱۳۷۶. ISBN 964-90471-3-1.
لاژونس. «دایرهٔ مینا». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. ترجمهٔ صفیه روحی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
مالکوم، درک. «دایرهٔ مینا، نیویورک تایمز، سپتامبر ۱۹۷۹». مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. ترجمهٔ احمدرضا قایخلو. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
مجموعه مقالات در معرفی و نقد آثار داریوش مهرجویی. گردآورنده: ناصر زراعتی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۷۵.
نورایی، جهان‌بخش. «دایرهٔ مینا». صد فیلم تاریخ سینمای ایران به نقل از روزنامه آیندگان، ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷. چاپ دوم. تهران: موسسهٔ فرهنگی هنری شیدا، ۱۳۷۲.

پیوند به بیرون
جستجو در ویکی‌انبار در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ دایره مینا موجود است.

دایره مینا در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها (IMDb)
دایره مینا در بانک اطلاعات اینترنتی سینمایی سوره
آشغالدونی نوشتهٔ غلامحسین ساعدی
مروری بر مشکلات فیلم‌های داریوش مهرجویی
فروزان به سینما بازگشت و در یک فیلم همبازی عزت‌اله انتظامی می‌شود.
زین دایرهٔ مینا خونین جگرم می ده گفت‌وگو با داریوش مهرجویی

[نمایش]
ن • ب • و
فیلم‌های داریوش مهرجویی
[نمایش]
ن • ب • و
کارنامه بازیگری عزت‌الله انتظامی
[نمایش]
ن • ب • و
کارنامه بازیگری علی نصیریان
رده‌ها:

فیلم‌های ۱۹۷۵ (میلادی)
فیلم‌های اقتباسی
فیلم‌های ایرانی
فیلم‌های ایرانی ۱۳۵۳
فیلم‌های ایرانی توقیف‌شده
فیلم‌های داریوش مهرجویی
فیلم‌های عزت‌الله انتظامی
فیلم‌های علی نصیریان
فیلم‌های فارسی‌زبان

قس انگلیسی

The Cycle (دایره مینا, Dayereh-ye Mina) is a 1975 Iranian film directed by Dariush Mehrjui. It was Iran's submission for Best Foreign Language Film at the 50th Academy Awards,[1] the first year that Iran participated in the award. The film was banned for three years before being given permission to release, and was finally released in Iran on April 12, 1978.

The film's plot centered on "the illegal trade in blood donations against the backdrop poverty and life in shanty-towns".[1] A young man, Ali (Saeed Kangarani), takes his sick father (Esmail Mohammadi) to a hospital in Tehran. When his father is unable to be admitted, they wait outside the hospital and meet Sameri (Ezzatollah Entezami). Dr. Sameri offers them enough money for Ali's father's treatment if they assist him with some work. They meet him the next morning at a crossroads and get in a truck with some other people, unaware of what they will be doing or where they will be going. They arrive at a laboratory, where Ali's father is asked to give blood. He refuses, but Ali agrees to have his blood taken, and for that he is given 20 tomans. Sameri deals in blood - He buys the blood cheaply off of the poor and addicted, and sells it on to the hospital.

During Ali's dealings with the hospital, he meets Esmail (Ali Nassirian) and a young nurse, Zahra (Fourouzan). Ali begins working under Sameri, collecting donors for blood. Ali's father's health gradually worsens, until one day he dies. Ali dives deeper and deeper into blood dealing, and his new life begins.
Contents

1 Cast
2 See also
3 References
4 External links

Cast

Saeed Kangarani as Ali
Ezzatolah Entezami as Dr. Sameri
Fourouzan as Zahra
Bahman Fersi as Doctor Davoudzadeh
Esmail Mohammadi as Ali's Father
Ali Nassirian as Esmail
Rafi Halati

See also

List of submissions to the 50th Academy Awards for Best Foreign Language Film
List of Iranian submissions for the Academy Award for Best Foreign Language Film

References

^ Margaret Herrick Library, Academy of Motion Picture Arts and Sciences

External links

The Cycle (1975 film) at the Internet Movie Database

[hide]

v
t
e

Films directed by Dariush Mehrjui

The Cow
The Cycle
Hamoun
Sara
Pari
Leila
To Stay Alive
Mum's Guest
Santouri
Rumi's Kimia

Stub icon This article related to an Iranian film is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.


View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Categories:

Persian-language films
1975 films
Iranian films
Films directed by Dariush Mehrjui
Iranian film stubs
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
فیلم دایره‌ مینا – بررسی ، نقد و تحلیل و داستان کلی نوشته: علیرضا مجیدی به روز رسانی شده در خرداد 26, 1399 0 به اشتراک گذاری چهره غلامحسین ساعدی در فض...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.