اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قابو

نویسه گردانی: QABW
قابو. (اِ) فرصت . (آنندراج ). و قابو یافتن فرصت یافتن است . || توانائی . قوت . طاقت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قابو یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) فرصت یافتن . (ناظم الاطباء).
قاب و قدح . [ب ُ ق َ دَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شاید از قاب ترکی به معنی ظرف و یا از قعب عربی . ظروف چینی بزرگی که در مجالس ترحیم وسط ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.