اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گج کوب

نویسه گردانی: GJ KWB
گج کوب . [ گ َ ] (نف مرکب ) گچ کوب . آنکه گچ کوبد. رجوع به گچ کاری و گچ کوب شود. || (اِ مرکب ) تخماق برای گچ کوفتن . رجوع به گچ کوب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.