هرهار
نویسه گردانی:
HRHAR
هرهار. [ هََ ] (ع ص ) بسیار از آب و شیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بسیار خندنده . (منتهی الارب ). ضحاک در امر باطل . بیهوده خند. (از اقرب الموارد). || گوشت لاغر. (منتهی الارب ). اللحم الغث . (اقرب الموارد). || (اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حرحار. [ ح َ ] (اِخ ) جائیست از بلاد جهینة از سرزمین حجاز. (معجم البلدان ).