اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شتاء

نویسه گردانی: ŠTAʼ
شتاء. [ ش ِ ] (ع اِ) ب-ه گفت-ه ٔ مب-رد: ج ِ شَتوَة است و به قولی مفرد است . و جمع آن شُتی ّ و اَشتِیَه آید. (از اقرب الموارد). || زمستان و سرما. ج ، شتی . اشتیه . (منتهی الارب ). زمستان . (ترجمان القرآن جرجانی ) : رحلة الشتاء و الصیف . (قرآن 2/106). فصل چهارم از فصول چهارگانه ٔسال است که سه فصل دیگر آن ، بهار، تابستان و پائیز است و آن در هر نیمکره از زمانی آغاز میگردد که روزها در نهایت کوتاهی باشد و میل اشعه ٔ آفتاب از هر موقع زیادتر. فصل زمستان ، پس از فصل پائیز و قبل از بهار است و سه ماه زمستان در سال شمسی ، دی ، بهمن و اسفند است . مقابل تابستان . فصل و موسم سرما. و در فارسی اغلب به صورت «شتا» بی همزه آید. رجوع به شتا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شتاء. [ ش ِ ] (ع مص ) مشاتاة. یعنی بر شتاء معامله کردن . (از منتهی الارب ). معامله کردن با کسی در زمستان . (از اقرب الموارد).
شتا. [ ش ِ ] (اِ) ۞ ناشتا و ناهار. (از برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). ناهار و ناشتا را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) : لقمه ٔ نان خویشتن نخوردگر دو ...
شتا. [ ش َ ] (ع ص ، اِ) جای درشت .(از منتهی الارب ). موضع خشن . (از اقرب الموارد). || صدر وادی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
شتا. [ ش ِ ] (ع اِ) قحط. (اقرب الموارد). || زمستان : تا به سال اندر سه ماه بود فصل ربیعنه مه دیگر صیف است و خریفست و شتاست . فرخی .برفر...
شطاء. [ ش ِ ] (ع مص ) مشاطاة. با همدیگر بر کنار رود و مانند آن رفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به مشاطاة شود.
شتع. [ ش َ ت َ ] (ع مص ) جزع کردن از بیماری یا از گرسنگی . (از اقرب الموارد). ناشکیبایی کردن از بیماری یا از گرسنگی . (منتهی الارب ).
شطا. [ ش َ ] (اِخ ) شهرکی است در مصر در سه میلی دمیاط در ساحل بحرالملح . (از معجم البلدان ).
شطع. [ ش َ طَ ] (ع اِمص ) ناشکیبایی از بیماری و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.