گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سریردار نویسه گردانی: SRYRDʼR سریردار. [ س َ ] (نف مرکب ) تخت دار. صاحب تاج و تخت . || پادشاه . فرمانفرما. || در بیت زیر خدای تعالی مقصود است : رزاق نه کآسمان ارزاق سردار و سریردار آفاق .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود