اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فلسکیدن

نویسه گردانی: FLSKYDN
فلسکیدن . [ ف ِ ل ِ دَ ] (مص ) سخت پژمردن . چلسکیدن . پلسکیدن . پلاسیدن . چروک خوردن . (یادداشت مؤلف ). مقابل آماهیدن و آماسیدن . (یادداشت دیگر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.