اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طبریه

نویسه گردانی: ṬBRYH
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) ۞ قصبه ای است به اُردن ، طبرانی منسوب به آن . (منتهی الارب ). نام شهری بر ساحل غربی دریاچه ٔ طبریه . محلی است از اردن از مضافات شام . (رساله ٔ مسکوکات مقریزی ) بشام قصبه ٔ ناحیت اردن است ، شهری است خرم و آبادان و بانعمت و آبهای روان . (حدود العالم ). قصبه ٔ اردن و شهری است مستطیل و بر کنار دریاچه ٔ طبریه واقع است . (نخبةالدهر دمشقی ص 211). شهری است در جانب مغرب . گویند عقرب در آن شهر بسیار است . (برهان ). یاقوت گوید: طبریه در اقلیم سوم است و طول آن از جهت مغرب 57 درجه و 45 دقیقه ، و عرض آن 32 درجه است . این شهر در سال 13 هَ . ق . بطریق صلح بر دست شرحبیل بن حسته فتح گردید، مشروط بر آنکه نیمی از منازل و کنایس خود را تسلیم مسلمانان کنند. و بعضی گفته اند که شرحبیل چندین روز طبریه را در محاصره نگاه داشت و اهالی ناگزیر شدند به نفوس و اموال و کنایس خویش صلح کنند، مگر جایهائی را که از سکنه تهی کرده باشند؛ شرحبیل برای مسجد مسلمانان موضعی را مستثنی کرد. در خلافت عمر اهالی طبریه پیمان شکستند و گروهی از رومیان غیربومی نیز با آنان همدست شدند، ابوعبیدة عمروبن العاص را با چهارهزار تن به طبریه گسیل داشت و عمرو آنجا را فتح کرد و اهالی صلحی را که با شرحبیل کرده بودند با همان شروط تجدید کردند؛ عمرو هم بدون پیکار و زد و خورد تمام بلاد اردن را فتح کرد. طبریه بر دریاچه معروف به مجیرة طبریة که بر طرف کوه واقع است مشرف میباشد و کوه طور نیز بر دریاچه مشرف است . این شهر از توابع اردن و بر طرف غور واقع است و از آنجا تا دمشق سه روز راه است و تا بیت المقدس هم مسافت سه روز راه است ، ولی بین طبریه و عکا دو روز راه مسافت بیش نیست . طبریه شکلا مستطیل و بر دریاچه ٔ طبریه مشرف است ، عرض آن کم است و به کوهی خُرد که پایان آبادی است منتهی میگردد. علی بن ابوبکر هروی گوید: اما حمامهای طبریة، گویند از عجائب دنیاست ، ولی باید دانست منظورحمامهائی نیست که بر دروازه ٔ طبریه و بجانب بحیره ٔ طبریه واقعند چه مانند آن حمامها در این جهان بسیار است و ما خود دیده ایم ، اینکه گفته است از عجایب دنیاست ، مقصود موضعی است از اعمال طبریه در مشرق دیه معروف به حسینیه ، واقع در صحرا و آن عبارت است از عمارتی قدیم که در افواه معروف است از بناهای حضرت سلیمان علیه السلام است و آن مجسمه ای بوده است که آب از سینه ٔ آن بیرون می آمده و از آب آن دوازده چشمه تشکیل میشده و آب هر چشمه ای ویژه ٔ شفای بیماری مخصوصی بوده که مریض پس از شستشوی بدن در آن چشمه ، از آن بیماری بهبود می یافته است . آبش نیک گرم است و صاف و گوارا و خوشبوی ، بیماران بقصد شفا آهنگ آن آب میکردند، و مردم در چشمه هائی که در جایگاه بسیار گرم می ریخته شنا میکرده اند و سود آب تنی در اینگونه چشمه ها آشکار است . وما نظیر آن موضع در هیچ محلی ندیدیم مگر شرمیا را که وصف آن در جای خود گذشت . ابوالقاسم گوید: نخستین کسی که طبریه را بنا کرد یکی از پادشاهان روم موسوم به «طبارا» بود، و آنجا را به نام خود نامید و در طبریه چشمه هائی است که آبش شور و گرم است و حمامهائی برای آن آب ساخته اند که نیازی به گرم شدن ندارند؛ شب وروز آب گرم از آن حمامها جاری است . و نزدیک آن حمامها چشمه ٔ آب گرمی است که مبتلایان به جرب و گر در آن غسل میکنند، و به طبریه از جانب غور بین طبریه و بیسان ، چشمه ٔ آب گرم حضرت سلیمان علیه السلام است که بزعم مردم آب آن هر دردی را شفاست . ابوعبداﷲ البناء گوید: طبریه مرکز و قصبه ٔ اردن است (شهر وادی کنعان ) بین کوه و دریاچه واقع شده است ، از این رو شهری است غم انگیز و در تابستان هوایش ناسازگار و وبائی است ، طول این شهر فرسنگی است و عرض آن در برابر طول وی قابل ذکر نیست . بازارش از دروازه ای تا دروازه ٔ دیگر امتداددارد و مقابر آن بر کوه است . در آنجا هشت گرمابه است که آب آنها بدون هیمه مصرف کردن همواره گرم باشد. مسجد جامع بزرگی دارد که در بازار واقع شده است . زمین مسجد را از سنگهای ریزه پوشانیده اند و دارای ستونهای سنگی پیوسته بهم میباشد. معروف است که اهالی طبریه دوازده ماه سال را بدین طریق بسر میبرند. دو ماه از کثرت کیک در تکاپو هستند و دو ماه با پشه هم آغوشندچه در آن ناحیه پشه فراوان است و دو ماه با زنبورهانبرد میکنند و آنها را از طعام و مواد شیرینی میرانند و دو ماه از کثرت گرما برهنه بسر میبرند و دو ماه نیشکر می مکند و دو ماه از بسیاری گل در لجن زارها فرومیروند. در پایان این شهر پلی است بزرگ که از آن بجاده ٔ دمشق میگذرند، آب آشامیدنی اهالی از دریاچه ٔ طبریه است . در اطراف دریاچه همه جا دیه های پیوسته به یکدیگر و نخلستان ها مشاهده میشود. کشتیهای بزرگ در این دریاچه حرکت میکند و دارای ماهی بسیاری است که خوراک آنگونه ماهیها برای مردم غیربومی ناگوار است . کوه بر این شهر مشرف میباشد. آب دریاچه ٔ مزبور گواراست ولی شیرین نیست . کسی را که بدین شهر منسوب کنند طبرانی گویند بر غیر قیاس ، چون منسوبان به طبرستان را طبری میگویند و بسیار مورد استعمال دارد از این رو در نسبت بین این دو موضع فرقی گذاشتند و منسوب به طبریه را طبرانی گفتند، چنانکه در نسبت به صنعاء و بهراء ۞ و بحرین گویند صنعانی ، بهرانی ، بحرانی . و مردم افاضل و علمای بزرگ از این شهربرخاسته اند. (معجم البلدان ج 5 ص 23). ابن بطوطه درسفرنامه خود آورده : طبریه در قدیم شهری بزرگ بوده وجز رسم و نشانه ای که حاکی از عظمت باستانی آن میباشد امروزه از آن چیزی باقی نیست . گرمابه های شگفت آوری در آن شهر هست که مردانه و زنانه آنها از یکدیگر متمایز است آب آنها سخت گرم است ... در این شهر مسجدی است که بمسجد پیمبران معروف است ، مزار شعیب و دختر وی که زوجه ٔ حضرت موسی بوده ، سلیمان ، یهودا، و روبیل علیهم السلام در آن مسجد میباشد. آهنگ زیارت چاهی که حضرت یوسف علیه السلام را در آن افکندند کردیم ، این چاه در صحن مسجد کوچکی بر گوشه ای واقع است ، چاه خود بزرگ و عمیق است . از آب آن که از آب باران گرد آید، آشامیدیم . متولی آنجا میگفت از این چاه خود نیز آب برآید.(سفرنامه ٔ ابن بطوطه چ مطبعةالازهریة مصر ج 1 ص 36).و در قاموس کتاب مقدس آمده است : شهری است از جلیل بر ساحل غربی دریای جلیل که آنرا دریای طبریه گویند (یوحنا. باب 6؛ آیه ٔ 1 و باب 31؛ آیه ٔ 1) و یوحنای حواری که انجیل خود را بعد از تمام اناجیل نوشت ، دریای جلیل را که در آیه ٔ اول واقع است دریای طبریه تفسیرنموده است . اما طبریه جز یکدفعه در انجیل مذکور نیست . (یوحنا باب 6؛ آیه ٔ 23) و با وجودی که طبریه در ایام مسیح معروف بود، حضرتش در آنجا نرفت ، و در آن زمان طبریه از جمله ٔ شهرهای جدید بود، زیرا هیرودیس آنرا در سال 16 - 22 م . مجدداً بنا کرده ، محض احترام نام طباریوس امپراطور، آنرا طبریه نامید. یوسیفوس گوید که هیرودیس طبریه را بر موضعی که قبور قدیمه ٔ بسیار و بقایای شهر قدیم اولاد منسّه بود بنا کرد، بدان لحاظ در انظار یهود ناپاک و مردود بود، و هیرودیس غربا و اجنبیان و غلامان را در آنجا مسکن داده ، میدان و حمامها و هیاکل و بناهای عظیمه ٔ دیگر بنا کرد و قناتی در آن حفر کرد که طولش نه میل بود. و در مدت جنگ یهود با رومیان ، یوسیفوس در آنجا متحصن بود، و بعد ازانهدام اورشلیم ، مجمع سهندریم در آنجا استقرار یافته مرکز مشهور و معروف تعالیم یهود گشت ، و منشاء که شریعت تقلیدیه یهود باشد، و ماسوره که کتاب اعراب کلمات تورات و شرح و معنای آن باشد در آنجا تصنیف گشت . اما حالت حالیه طبریه آنکه بر ساحل جنوب غربی دریای طبریه واقع است و قدری از شهر قدیم را که خرابه های آن مسافت یک میل و نیم بطرف جنوب امتداد می یابد پوشانیده است و بسیاری از سنگهای قدیم بساختمانهای شهر جدید نقل و انتقال یافته ، ولی فعلاً باز در بعضی از خرابه های شهر قدیم سنگهای مرمر صیقلی و غیره یافت شود. (ملاحظه در دریای جلیل ) و شهر حالیه را از جانب دشت ، حصار مخروبه ای است ، و اغلب کوی های شهر در زلزله ای که در روز اول سال 1837 م . واقع شده ، خراب گشته و ششصدتن از اهالی مقتول گردیدند. و در مکانی که گویند خانه ٔ پطرس در آنجا بوده فعلاً کنیسه ای است . و هرچند منظر شهر از دور بس خوش و نیکو و باصفا بنظر میرسد با وجود آن از کثیفترین شهرهای مشرق میباشد، و گاهی از اوقات درجه ٔ حرارت در آنجا ترقی مینماید که به یکصد درجه فارنهایت بالاتر میرسد و شهر طبریه فعلاً یکی از چهار شهر مقدس یهود محسوب میشود و نصف سکنه ٔ آن یهودند که زیست ایشان معلق و منوط بر صدقاتی است که از برادران دینی ایشان که در اطراف و اکناف دنیا هستند فرستاده میشود، و مسلم و نصاری نیز در آن میباشند، و عدد نفوسش از سه الی چهار هزار میشود. در حوالی شهر مسطور حمامهای طبیعی است که آب آنها 131 درجه و 141 درجه فارنهایت گرم است . مقبره ای که بعضی از مشاهیر علمای یهود در آنجا مدفونند بر تلی واقع است که تخمیناً یک میل بطرف غربی شهر مرقوم مسافت دارد. (قاموس کتاب مقدس صص 578 - 579). و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ، ص 272، 479 و عقدالفرید ج 7 ص 284 و فارسنامه ٔ ابن البلخی چ اروپا ص 5 و تاریخ سیستان حاشیه ٔ ص 73و نزهةالقلوب چ اروپا ص 250، 268، 290 و روضات الجنات ص 323 و حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 76، 160، 184، 299، 392، 406 و ج 2 ص 411 و سفرنامه ٔ ناصرخسرو شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز قضائی است در سنجاق عکا از ولایت بیروت ، واقع در 43هزارگزی مشرق عکا و در ساحل دریاچه ای موسوم به...
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) (قضای ...) قضائی است در جهت شرقی سنجاق عکا از ولایت بیروت ، از طرف شمال به قضای صفد از سمت مغرب به دو قض...
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است بواسط. طبری منسوب به آن است . (منتهی الارب ). ابوبکربن محمدبن موسی گفته است : طبریه نیز جایگاهی ...
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) جایگاهی است از نواحی دیاربکر. (نخبةالدهر دمشقی ص 192).
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) (دریاچه ٔ...) دریاچه ٔ بزرگی است در قسمت شمالی فلسطین در حدود دو ولایت بیروت و سوریه و از انتشار نهر اردن (ب...
آب طبریه . [ ب ِ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) رجوع به آب تبریه شود.
دریای طبریه . [دَرْ ی ِ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ طبریه . دریاچه ٔ بزرگی در قسمت شمالی فلسطین . رجوع به طبریه در ردیف خود و قاموس کتاب...
بحیره ٔ طبریه . [ ب ُ ح َ رَ ی ِ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ طبریه . در حدود ده میل در شش میل وسعت دارد... مانندبرکه ای است که اطراف آن ...
دریاچه ٔطبریه . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) بحیره ٔ طبریه . دریاچه ٔ بزرگی است در شمال فلسطین . رجوع به طبریه و بحیره ٔ طبریه ...
تبریه . [ ت ِ ی َ ] (ع اِ) سبوسه ٔ سر. (منتهی الارب ) (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء).
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.