اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دولی

نویسه گردانی: DWLY
دولی . (حامص ) ۞ (از: دول + یای مصدری ) حیله بازی و بی شرمی و بدسرشتی . حیزی . هیزی . مخنثی . بغایی . (یادداشت مؤلف ). دغابازی . (شرفنامه ٔ منیری ). مکر و فریب . (آنندراج ). فریب و مکر و حیله . (ناظم الاطباء) :
همان که بودی از این پیش شادگونه ٔ من
کنون شده ست دواج تو ای به دولی فاش .

عسجدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
دولی . [ لا ] (ع اِ) سختی و بلا. (ناظم الاطباء).
دولی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به دول . (منتهی الارب ). رجوع به دول شود.
علی دولی . [ ع َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کبودگنبد، بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 35 هزارگزی جنوب کبودگنبد. ناحیه ای است کوهستانی و ...
واژگانی مانند "چهار دْولْی"، "چهاردْولْی"، "چاردْولْی" و "چردْولْی" یک واژه هستند که در گویشهای محلی قدری دگریافتگی پیدا کرده است و همگی آنها دارای ی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.