اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برسان

نویسه گردانی: BRSAN
برسان . [ ب َ ] (اِ) دوشاب خوشبوی . (شرفنامه ٔ منیری ). دوشب سیاه رنگ خوشبوی . (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || مطلق امّت از هر پیغمبر که باشد (برهان ) ۞ . مطلق امت و آنرا با شین منقوطه (برشان ) نیز نویسند و از این قرار مخفف بربروشان است که بمعنی امت است . (انجمن آرا) (آنندراج ). اما کلمه در این صورت مصحف است . رجوع به برروشنان شود. || گروه آدمیان و به این معنی بکسر اول نیز آمده . (برهان ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
برسان . [ب َ ن ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ، ادات تشبیه ) مانند. بمانند. مثل . همچون . بسان . (یادداشت مؤلف ) : جمله صید این جهانیم ای پسرما چو صعوه...
برسان . [ ب ُ ] (اِ) اژدها. (برهان ) (ناظم الاطباء). اژدر. اژدرها. ثعبان . تنین .
برثان . [ ب ِ ] (ع اِ) داغی است شتر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
برثان . [ ب َ ] (اِخ ) وادیی است درراه رسول خدا صلوات اﷲعلیه بسوی بدر. (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.