کلاش
نویسه گردانی:
KLAŠ
کلاش. (ا. فا.). کلاش، گیوه محلی یا همان پایافزار دستساز مختص استان کردستان است که از دو لایه اصلی زیرین و لایه رویه با نخهای مخصوص و الیاف طبیعی ساخته میشود و علاوه بر استفاده در داخل کشور، به کشورهای خارجی هم صادر میشود. در شهریورماه سال جاری، شهرستان
مریوان به عنوان شهر جهانی کلاش در شورای ثبت جهانی صنایع دستی معرفی شد. قدمت بافت گیوه در بین مردم مریوان به یکهزار سال پیش برمیگردد و زنان و مردان این شهرستان با میل و رغبتی خاص آن را میبافند. «کلاش» همان گیوه محلی یا پای افزار کُردی است که صدها سال پیش
مردم این منطقه از الیاف طبیعی آن را ساخته و استفاده کردهاند. کلاش، پاپوشی است که زیبایی لباس کُردی را در تن مردان کُرد، صدچندان میکند به طوریکه مردانی که لباس کُردی میپوشند حتما از این پاپوش هم استفاده میکنند. استان کردستان خواستگاه کلاش است و مردان و
زنان در مناطقی همچون مریوان، سروآباد، اورامان و... به بافتن آن مشغول هستند. این نوع کفش پای چپ و راست آن مشخص نیست، به این دلیل که بعد از مدتی بتوان تاهای آن را تعویض کرد و از فرسوده شدن فقط یک تای آن جلوگیری کرد. رنگهای به کار برده در آن اکثرا، سفید، آبی
و قرمز است اما بنا به درخواست خود خریدار هم میتوان رنگ مورد علاقه وی را درست کرد. این نوع گیوه، بیشتر برای مردان کاربرد دارد اما نوع زنانه آن هم بافته شده و مورد استفاده قرار می گیرد. https://www.isna.ir/news/96071809869/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
http://fararu.com/fa/news/331763/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کلاش . [ ک َ ] (اِ) عنکبوت را گویند.(برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عنکبوت . وتنیده ٔ آن را کلاشخانه گویند. (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج )...
کلاش . [ ک َل ْ لا ] (ص ) قلاش . (ناظم الاطباء). آنکه از کسان به اصرار و ابرام چیز ستاند. آنکه پول درآورد از کسان به سماجت .(یادداشت به خط ...
کلاش کن . [ ک َ ک َ ] (اِ مرکب ) نام حلوائی است . (انجمن آراء ناصری ) (آنندراج ). نان شیرینی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام یکی از حلواها...
کلاش جامه . [ ک َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) کیسه مانندی که کلاش (عنکبوت ) در آن تخم نهد. (ناظم الاطباء). و رجوع به کلاش شود. || تارکلاش . (ناظ...
کویله کلاش . [ کُی ْ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود است که در بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
نهنگ کلاش . [ ن َ هََ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج ، در 45 هزارگزی جنوب غربی پاوه ، در فاصله ٔ دهات نهنگ ...
کلاش هزار درق . [ ک َ هَِ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورائیم است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 554 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...