اجازه ویرایش برای همه اعضا

محلی

نویسه گردانی: MḤLY
محل واژه ای عربی است که پسوند پارسی «ی» به آن افزوده شده است و پارسی جایگزین، این می باشد: اتاگژان ōtâgžân (سغدی: ōtâkcâni) **** علی محمد عالیقدر 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
محلی . [ م ُ ح َل ْ لا ] (ع ص ) آراسته شده و زینت داده شده ٔ با زیور. (ناظم الاطباء). آراسته شده و زیورداده شده . (غیاث ) (از منتهی الارب ) : مر...
محلی . [ م ُ ح َل ْ لی ] (ع ص ) کسی که زینت میکند قبضه و غلاف شمشیر را. رجوع به تحلیه شود. || شیرین کننده . (ناظم الاطباء). شیرین گردانند...
محلی . [ م ُ ] (ع ص ) آرایش کننده ٔ چشمها. رجوع به احلاء شود. || کسی که چیزی را شیرین می کند. (ناظم الاطباء). شیرین گرداننده . || شیرین یا...
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ] (ص نسبی ) منسوب به محل . || منسوب به حرم سرا. || خواجه سرا. (ناظم الاطباء).
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ی ] (ص نسبی ) منسوب به محله است و آن غیر از المحلةالکبری به مصر می باشد. (از تاج العروس ).
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ی ] (اِخ ) حسین بن محمد محلی شافعی (مقریزی در خطط نام او را حسن ضبط کرده است ) فقیه و ریاضی دان . او راست : کتابی در ...
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ی ] (اِخ ) عبدالرحمن بن سلیمان محلی شافعی متولد در محلةالکبری و متوفی در 1097 هَ . ق . او راست : حاشیه ٔ بر تفسیر بیضاوی...
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ی ] (اِخ ) محمدبن احمدبن ابراهیم بن احمد شافعی محلی ، مکنی به ابوعبداﷲ ملقب به جلال الدین معروف به جلال محلی و جل...
محلی . [ م َ ح َل ْ لی ی ] (اِخ ) رجوع به اسعدالدین یعقوب بن اسحاق شود.
گدگی
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.