اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هرهفت

نویسه گردانی: HRHFT
هرهفت . [ هََ هََ ] (اِمرکب ) به معنی آرایش باشد. (برهان ). کنایت از زیب و زینت بود و آن را هرهفت وند نیز گویند. (انجمن آرا).
رجوع به هرهفت کردن و هرهفت کرده شود.
|| مطلقاً آرایش زنان را نیز گویند که آن حنا و وسمه و سرخی و سفیدآب و سرمه و زرک باشد که زرورق است و بعضی هفتم را غالیه گفته اند که خوشبویی باشد و بعضی خال عارضی را گفته اند که از سرمه به کنج لب یا جاهای دیگر از رخساره گذارند. (برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هرهفت کرده . [ هََ هََ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آراسته . به زر و زیور و دیگر آلات آرایش یافته . در تداول امروز هفت قلم آرایش کرده : عشق برک...
هرهفت کردن . [ هََ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هفت قلم آرایش کردن . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). آرایش کردن خود یا دیگری را. آراستن و زیب و زیور...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.