اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مسمت

نویسه گردانی: MSMT
مسمت . [ م ُ س َم ْ م َ ] (ع اِ) نوعی اسطرلاب که دوائر سموت بر او کشیده باشند. رجوع به اسطرلاب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مسمط. [ م ُ س َم ْ م َ ](ع ص ، اِ) حکمی که رد نشود. حکم روان : حکمک مسمطاً؛أی متمماً. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). أیضاً ی...
مصمت . [ م ُ م َ ] (ع ص ) رُست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چیزی که میان خالی نباشد. ضد مجوف . (ناظم الاطباء). توپر. (یادداشت مؤلف ). آگنده . ه...
مصمت . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) مرد بیمار خاموش . (ناظم الاطباء). || (اصطلاح عروض ) شعری یا بیتی را گویند که در عروض آن (یعنی در جزء اخیر مصراع ا...
مصمت . [ م ُ ص َم ْ م َ ] (ع ص ) الف مصمت ؛ هزار کامل و تمام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مُصْمَت . (منتهی الارب ). رجوع به مصمت شود. || ...
حرف مصمت . [ ح َ ف ِ م ُ ص َم ْ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف مصمته و حرف صامت شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.