قطعات
نویسه گردانی:
QṬʽAT
قطعات . [ ق ُ طُ ] (ع اِ) (... الشجرة) کرانهای گره درخت که بعدِ بریدن از آن بیرون آید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و به این معنی به فتح طاء نیز آمده . (منتهی الارب ). || ج ِ قطیع، و آن شاخی است که از آن تیر سازند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قطیع شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قطعات . [ ق َ طَ ] (اِخ )دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 50 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 13 هزارگزی باختر شوسه ٔ شا...
قطعات . [ ق َ طَ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 28000 گزی جنوب باختری سراسکند و 15000 گزی خط آهن مراغه به ...
این واژه عربی و اوپ (= جمع) قطعه می باشد و پارسی آن اینهاست:
فینْداس (فیند از سنسکریت: پیندَکَ= قطعه + پسوند اوپ سنسکریت «اس»)
پارَکان، پارَکاس (پار...