اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زعزعة

نویسه گردانی: ZʽZʽ
زعزعة. [ زَ زَ ع َ ] (ع مص ) جنبانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). جنبانیدن و سخت جنبانیدن باد درخت و جز آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) هر جنبش سخت و شدیدی . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ذعذعة. [ ذَ ذَ ع َ ](ع مص ) تفرقه . تبدید. پراکندن . پریشان کردن . || ذعذعه ٔ مال ؛ پراکنده و جدا کردن اشتران را. || ذعذعه ٔ سرّ فاشی و منتش...
ضعضعة. [ ض َ ض َ ع َ ] (ع مص ) ویران کردن تا بزمین و خراب کردن . (تاج المصادر). بشکستن بنا را تا بزمین و پست و خراب کردن . (منتهی الارب ).
ظأظاءة. [ ظَءْ ظَ ءَ ] (ع مص ) بانگ کردن تکه برای جفتی گرفتن . || سخن گفتن شخصی که لب بالائین او شکافته یا دندان پیشین او ریخته باشد...
ضأضاءة. [ ض َءْ ض َ ءَ ] (ع مص ) خروشیدن در جنگ . ناله و فریاد کردن در جنگ . (منتهی الارب ).
ذأذاءة. [ ذَءْ ءَ ] (ع مص ) رجوع به فقره ٔ قبل شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.