تسهل
نویسه گردانی:
TSHL
تسهل . [ ت َ س َهَْ هَُ ](ع مص ) آسان شدن . (تاج المصادر بیهقی ). آسان و نرم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آسان شدن کار. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة): ما تسهل لی ان افعله ُ. (اقرب الموارد) (المنجد).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.