اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سگ گزیده

نویسه گردانی: SG GZYDH
سگ گزیده . [ س َ گ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آنکه سگ او را گزیده باشد. بی تاب . ناراحت :
لب تشنه ترم ز سگ گزیده
از دست کس آب چون ستانم .

خاقانی .


زآن آب آذرآسا زانسان همی هراسم
کز آب سگ گزیده و شیرسیه ز آذر.

خاقانی .


سگ گزیده خصم و تیغ شه چو آب
کاتش سرکش عیان خواهد نمود.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.