سفطی
نویسه گردانی:
SFṬY
سفطی . [ س ُ ] (ص نسبی ) منسوب به سفطالقدور که قریه ای است در اسفل ارض مصر. (الانساب سمعانی ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
علی سفطی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سفطی مصری مالکی . مشهور به وراق و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی وراق شود...
بی صفتی . [ ص ِ ف َ ] (حامص مرکب ) حالت بی صفت . در اصطلاح تصوف (نقشبندیان )، از خود بیخود شدن ، از خود رستن ، مدهوش گشتن در حال سماع و جذبه ...
داشتن حالت و کیفیت شیطان صفت/ان. شیطان صفت . [ ش َ / ش ِ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) که صفت و خوی شیطان دارد. دیوسرشت . (یادداشت مؤلف).