اتصال
نویسه گردانی:
ʼTṢAL
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: پایوین pâyvin (پارتی: payvinn)، آبست ãbast، ابند áband (سغدی)، آزوب ãzub (سغدی: ãżub)، پوخگ puxag (پارتی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اتصال . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) پیوسته شدن . (زوزنی ). پیوستن .بچیزی پیوستن . پیوسته شدن کار. (تاج المصادر). پیوستگی . رسیدن . اتحاد. التصاق . ملا...
حاق اتصال . [ حاق ْق اِت ْ ت ِ ] (ع اِ مرکب ) اتصال دو کوکب است به یکدیگر با وحدت عرض و طول ، مثل آنکه قمر در سوم درجه ٔ حمل به عرض یک ...