گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مجلو نویسه گردانی: MJLW مجلو. [ م َ ل ُوو ] ۞ (ع ص ) جلاداده شده و زدوده و صیقل کرده شده . (ناظم الاطباء). زدوده شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || روشن و درخشان و تاب دار. (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود