اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جزماً

نویسه گردانی: JZMA
جزماً. [ ج َ مَن ْ ] (ع ق ) حتماً و قطعاً و بطور ثبات و استوار. (ناظم الاطباء). قطعاً. البتة. (یادداشت مؤلف ). بیقین . بطور قطع. بی تردید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جذما. [ ج َ ] (ع ص ) جذماء. جَذمی ̍. رجوع به این کلمات شود.
جذماء. [ ج َ ] (ع ص ) دست افتاده سرانگشت . (منتهی الارب ). تأنیث اجذم . (المنجد) (ذیل اقرب الموارد). جَذمی ̍. (المنجد). رجوع به جذما وجذمی ش...
جذماء. [ ج َ ] (اِخ ) نام زنی از شیبان . (شرح قاموس ) (ناظم الاطباء).
کف جذما. [ ک َف ْ ف ِ ج َ ] (اِخ ) ستارگانی که در سر دست جنوبی صورت پروین قرار دارد. (از التفهیم چ جلال همایی حاشیه ٔ 3 ص 104) : و ایشان ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.