اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فحشاء

نویسه گردانی: FḤŠAʼ
فحشاء. [ ف َ ] (ع اِمص ، اِ) معصیت زشت . (ترجمان علامه جرجانی ) (مجمل اللغه ). بدی که از حد درگذرد. (زمخشری ). زشت کاری . (ربنجنی ). هو ما ینفرعنه الطبع السلیم و یستنقصه العقل المستقیم . (تعریفات ). || زنا. (منتهی الارب ). || نابکاری . (تفلیسی ). || بی فرمانی . (ربنجنی ). || زفتی در اداء زکات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || فاحشه . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حشاء: کردار یا گفتاری ناشایست و شرم آور که آبرو را از میان می برد. (le petit Robert 1). همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ویچات vicAt که در سغدی و...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.