گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اختفاض نویسه گردانی: ʼḴTFAḌ اختفاض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فرودآمدن . || اختفاض جاریه ؛ خویشتن را بریدن او. خویشتن را ختنه کردن زن . (تاج المصادر بیهقی ). ختنه کردن زن خود را. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود