اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فحج

نویسه گردانی: FḤJ
فحج . [ ف َ ] (ع مص ) بزرگ منشی نمودن . (منتهی الارب ). تکبر. (اقرب الموارد). || به رفتار فحج رفتن . (منتهی الارب ). جلو پا را به هم نزدیک و پشت پاها را از هم دور کردن . || راه رفتن افحج . (اقرب الموارد). رجوع به افحج شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
فحج . [ ف َ ح َ ] (ع مص ) رفتار که در آن پیش پایها نزدیک گذارند و پاشنه ها دور. (منتهی الارب ). و در مغرب تباعد میان ساقین را در مرد و چهارپا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.