اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیام

نویسه گردانی: NYAM
نیام . (ع اِ) خواب . نوم .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (ص ، اِ)ج ِ نائم . رجوع به نائم شود. || (مص ) نوم . (منتهی الارب ) (متن اللغة). رجوع به نَوم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نیام . (اِ) ۞ غلاف شمشیر. (برهان قاطع). غلاف شمشیر و کارد و خنجر. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از رشیدی ) (از غیاث اللغات ). غلاف هرچیز. (از فرهنگ ف...
نیام . [ ن ُی ْ یا ] (ع ص ، اِ) جمع نائم است . رجوع به نائم شود.
شانه نیام . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) قاب شانه . شانه دان . غلاف شانه : و از وی [ آمل طبرستان ]آلاتهاء چوبین خیزد، چون : کفچه و شانه و شانه ن...
آیینه نیام . [ ن َ ] (اِ مرکب ) آینه دان . قاب آینه .
یاسر نیعم . [ س ِ ؟ ] (اِخ ) از پادشاهان تبع و خاندان حمیر است . (تاج العروس ). و صاحب مجمل التواریخ آرد: ملک یاسر نعیم ۞ بن شراحیل خمس و ثم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.