اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هریک

نویسه گردانی: HRYK
هریک . [ هََ ی َ / ی ِ ] (ضمیر مبهم مرکب ) هرکدام . (یادداشت به خط مؤلف ) :
روی هریک چون دوهفته گرد ماه
جامه شان غفه ، سمورینشان کلاه .

رودکی .


چو شب روز گشت انجمن شد سیاه
بدان نیز کردند هریک نگاه .

فردوسی .


ابر ده و دو هفت شد کدخدای
گرفتند هریک سزاوار جای .

فردوسی .


رجوع به هر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
حریک . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) آنکه حاجتش نبود به زنان . آنکه به آرامش میل نکند. عِنین . || کسی که از ضعف تهیگاه جهان جهان رود. کسی که ضعی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.