اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سهاک

نویسه گردانی: SHAK
سهاک . [ س َه ْ ها ] (ع ص ) مرد فصیح زودسخن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد فصیح زودسخن که مانند باد در کلام مرور میکند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صحاک . [ ص ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر مرکز دهستان کنار شمال باختری رود دز. 360هزارگزی جنوب باختری شوشتر، 33ه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.