رهیافت
نویسه گردانی:
RHYAFT
نظر کردن، رویکرد، نگرش / این واژه معادل واژه ی approach در انگلیسی است و نباید آن را با معنای کلمه یmethodology در زبان انگلیسی اشتباه کرد معادل methodology در فارسی"روش" انجام کار است مانند :"روش انجام تحقیق" در حالیکه approach به معنای پایه و زیرساخت فکری انجام کاری است .
از اینرو در هر رهیافت ممکن است روشهای متفاوتی وجود داشته باشد. نسبت رهیافت و روش همانند نسبت دیدگاه وابزار است. به عنوان مثال روش تاریخی درعلوم سیاسی یعنی مراجعه به متون و اسناد تاریخی و تجزیه و تحلیل رفتارها و روابط و مواضع برای شناخت واقعیت سیاسی در آن دوره و تأثیر آن بر تحولات بعدی. ولی در رهیافتهای تاریخی مباحث دیگری مطرح است.
چند مثال از رهیافت:
الف) برخی رهیافت تاریخی را به معنای شناخت اندیشه درشرایط زمانی ومکانی خودش میدانند، نه مطالعه مفاهیم درطول تاریخ.
ب ) رهیافت جامعهشناسی قائل به نوعی جبر است که همان تأثیر جامعه بر اندیشه است.
پ ) رهیافت اقتصادی میگوید اندیشه سیاسی چیزی جز بازتاب مسائل اقتصادی نیست.
ت ) رهیافتهای موجود در علوم سیاسی که هر محقق در پژوهش و تجزیه و تحلیل خود از پدیدههای سیاسی به آنها نیازمند است عبارتند از: 1 - پوزیتیویسم، 2 - رفتارگرایی؛ 3- ساختـــــــارگـــرایی؛ 4-کارکردگرایی؛ 5 - عقلگرای انتقادی یا مکتب فرانکفورت؛ 6 - هرمنـوتیـــک؛ 7 - پدیـــــدارشناسی؛8 - تـــــاریخگرایــی؛ 9 - انتـــخاب عقلایی؛10 - فمیـــنیــستی؛11 - نهادگرایی. البته میتوان تعدادی از این رهیافتها را در ذیل عناوین کلیتری قراردارد؛ مانند این که هرمنوتیک و پدیدارشناسی را میتوان در ذیل عنوان تفسیرگرایی قرارداد و وجوه اشتراک و افتراق آنها را برشمرد. هریک از رهیافتهای مذکور تمایل دارند راههای گوناگون ارزشمندی را برای شناخت جهان معرفی کنند.
ث ) اثباتگرایی ویتگنشتاین معتقد است گزارههای فلسفی به نامها تحلیل و تحویل میشود. این نامها اجزای بنیادیای هستندکه ما به ازای خارجی دارند. اگر چیزی بخواهد معنادار باشد یا باید قراردادی باشد یا ما به ازای خارجی داشته باشد و هرچه غیر از این دو باشد بی معنا و توتولوژیک است.
ج ) «مکاینتایر» مخالف سیر خطی اندیشه است.او قائل به سنن فکری است که به موازات هم پیش میرود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.