گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اخکوژنه نویسه گردانی: ʼḴKWŽNH اخکوژنه . [ اَ ژَ ن َ / ن ِ ] (اِ) اخکوزنه . گوی گریبان . اِلمَک . عُروه . دگمه :دُرّ دری فلک که مهر است اخکوژنه ٔ کلاه او باد. فریدالدین احول .و رجوع به اخگوژنه و رجوع به اِلمک شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود