اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ذوالنور

نویسه گردانی: ḎWʼLNWR
ذوالنور. [ ذُن ْنو ] (اِخ ) لقب طفیل بن عمرودوسی صحابیست . آنگاه که رسول اکرم وی را بدعوت بنودوس بمسلمانی میفرستاد در حق وی دعا کرد و فرمود، اللهم نورله ، فسطع نور بین عینیه فقال اخاف ان یکون مثلة. (ای عقوبة و نکالاً او عبرةً) فتحول الی طرف سوطه فکان یضی ٔ فی اللیلة المظلمة. و نسب او را برخی طفیل بن عمروبن طریف بن العاص گفته اند. رجوع به امتاع الاسماع جزو 1 ص 28 شود. و در استیعاب ج 1 ص 173نام او عبداﷲبن الطفیل الازدی ثم الدوسی آمده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب سراقةبن عمرو. از المرصعبن اثیر خطی و او از ابن ماکولا روایت میکند.
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب عامربن عبدالحرث بن نغیض شاعر است . ذکره الامدی . (نقل از حاشیه ٔ نسخه ٔ خطی المرصع).
ذوالنور. [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب عبدالرحمن بن ربیعة الباهلی . و او را ترک بزمان عمر در باب الابواب بکشتند.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.