مرهوب
نویسه گردانی:
MRHWB
مرهوب . [ م َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). || (اِخ ) از اعلام است . || نام اسبی است . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
مرهوب . [ م َ ] (ع ص ) صیغه ٔ اسم مفعول از رهب ، که درست نباشد چرا که رهب ، ترسیدن ، لازم است . (از غیاث ) (از آنندراج ). آن که از وی بترسند؛...