جازی
نویسه گردانی:
JAZY
جازی . (اِخ ) نام اسبی است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جازی . (ع ص ) نعت فاعلی ازجزاء. کافی . بسنده : هذا رجل جازیک من رجل ؛ ای حسبک .(منتهی الارب ). جازیک من رجل ؛ یعنی مردی است کافی .
جازی . (ص نسبی )منسوب به جاز. صاحب الانساب آرد: نسبتی است به شهری که آن را یزد نامند و از کوره های اصطخر باشد و شاید این نسبت به جاب ب...
جاذی . (ع ص ) نعت فاعلی از جَذوو جُذُوّ. بر سر پای نشیننده . || بر سر انگشتان ایستاده . || رجل جاذ؛ مرد کوتاه اَرش و کوتاه دست . ج ، جِذآء....