اجازه ویرایش برای همه اعضا

جمعا

نویسه گردانی: JMʽA
روی‌هم‌رفته
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
جمعاء. [ ج َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث اجمع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به اجمع شود. || ناقه ٔ کهن سال . || ستوری که هیچ نقصان در تن ا...
جماع . [ ج ِ ] (ع اِ) جمع چیزی . || (ص ) کلان . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قدر جماع ؛ دیگ کلان . || (مص ) مجامعت . (اقرب الموارد). گرد آمد...
جماع . [ ج ُ ] (ع ص ) کلان . (منتهی الارب ):قدر جماع . (منتهی الارب ). رجوع به جِماع شود.
جماع . [ ج َم ْ ما ] (ع ص ) جمع کننده . بسیار جمع کننده .- جماع العقاقیر ۞ ؛ داروساز.
جماع . [ ج ُم ْ ما ] (ع ص ، اِ) هر چیز گرد و فراهم آمده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || فراهم آمدنگاه اصل هر چیز. (منتهی الارب ).- جماع ...
--همبستر شدن زن ومرد وبه معنی آمیزش مرد بازن هم امده درتوضیحات مسائل شرعی
جماع الاثم . [ ج ِ عُل ْ اِ ] (ع اِ مرکب ) مجمع گناهان ، کنایت از شراب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : برو نخست طهارت کن از جماع الاثم .خاقانی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.